ای خاک درگهت را آثار چاکشو.
فخری ( از آنندراج ).
در مصرع بالاجاکشو با جیم فارسی آمده است. رجوع به چاکشو شود. مؤلف آنندراج گوید: جاکسو لغت هندی است نه پارسی و به پارسی آن حبه را چشمیزک گویند و تشمیزج معرب آن است و آن را چشمک چشوم نیز گویند و به عربی حبةالسودا نامند. ( آنندراج ). دانه ای بود سیاه و گرد در میان کافور دارند تا کافور نگدازد. || چشم زده. ( نسخه ای از لغتنامه اسدی ) : چشم بی شرم تو گر روزی برآشوبد ز درد
نوک خارش جاکشو باد ای دریده چشم و کون.
منجیک.