جاکش


مترادف جاکش: پاانداز، دیوث، قرمساق، قواد

معنی انگلیسی:
fancy man, pander, pimp, procurer, ponce, procuress

لغت نامه دهخدا

جاکش. [ ک َ / ک ِ ] ( نف مرکب ) آنکه مردان را بازنان آشنائی دهد. قرطبان. قلتبان. قرنان. کشخان. دیوث. قرمساق. لحاف کش. بقچه کش. ماست کش. زن بمزد. بچشم خودبین. بی غیرت. دلال محبت. بی ناموس. بی تعصب. معرس.

فرهنگ فارسی

( صفت ) آنکه وسایل اطفائ شهوت دیگران را فراهم آورد قواد پا انداز.

فرهنگ معین

(کَ یا کِ ) (ص فا. ) کسی که امکانات ارضاء شهوت دیگران را فراهم آورد، دلال محبت .

واژه نامه بختیاریکا

پشت شُو پهن؛ خریخه؛ به تی خو دیده؛ سیم کش
به تی خو دیدِه؛ سیم کَش

مترادف ها

bawd (اسم)
جاکش، دلال محبت

pimp (اسم)
جاکش، دلال محبت

procurer (اسم)
جاکش، دلال محبت، بدست اورنده، فراهم سازنده

pander (اسم)
جاکش، واسطه کار بد

fancy man (اسم)
جاکش، ادم خیال پرور، جنده

fancy women (اسم)
جاکش، فاحشه، ادم خیال پرور، جنده

panderer (اسم)
جاکش، واسطه کار بد

پیشنهاد کاربران

pimp
جاکش در اوستایی jahekarshta و به معنی آماده شده از سوی کسی که با بی بند و باری زندگی می کند می باشد یا کسی که ابزار بی بند و باری را آماده می کند.
کسی که در گذشته جار میزده یعنی بلند فریاد میزده برای اطلاع رسانی و غیره . جار کش
ولی امروزه حرف ر برداشته شده و به جاکش تغییر پیدا کرده که اونم به کسی که برای دیگری به دنبال جا و مکان باشد برای کارهای غیره اخلاقی گفته میشود
brother of the gusset ( n. ) ( also knight of the gusset, squire of the gusset ) [knight of the. . . n. /squire n. ( 2 ) SE gusset]
a pimp, a procurer
مهم ساز. [ م ُ هَِ / م ُ هَِ م م ] ( نف مرکب ) کارساز. || در اصطلاح لوطیان ، مفعول . || در اصطلاح لوطیان ، دلال زنان . ( آنندراج ) .
قرطبان . [ ق َ طَ ] ( ع ص ) مرد بی غیرت . بی رشک . آنکه در حق زن خود غیرت ندارد. || مرد قوّاد. ( منتهی الارب ) . جاکش . قَرْتَبان .
یعنی کسی که مکان جور میکنه برای دیگران که رابطه داشته باشن در ازاشم پول میگیره.
جا یعنی مکان
معادل مذکر خاله
به هیچ عنوان صفت دلال محبت مناسب این صفت کثیف نیست . . لطفن محبت را با شهوت ارتباط ندهید.
در قدیم در محله های فسق و فجور و روسپی خانه ها ، فردی معمولا مفنگی ماموریت داشت بساط عیش و عشرت مردان طالب سکس را با زنان هرجائی مهیا سازد و رختخواب آوردن و پهن کردن آن نیز وجه غالب آن بوده به چنین فردی جاکش می گفتند که با کس کش و قرمساق و . . . . معنای متفاوتی بخصوص در جزئیات کار دارد
خانم بیار. [ ن ُ ] ( ص مرکب ) جاکش. آنکه قوادی کند. آنکه جنده بهر این و آن برد.
معنیش همیشه برام سوال بود فک میکردم یه کلمه سیاسی اینا باشه. ینی بسیاری داغونم بعضی چیزارو ندونی بهتره مثه معنی این کلمه ها.
دلال محبت
رختخواب و را از جایی به جایی انتقال دادن
این که چی
فراهم آورنده ی سکس
همان گُ واد در زبان عامیانه
قَوّادی یا جاکَشی با تلفظ عامیانهٔ جاکِشی[نیازمند منبع]، فرایندی است که ارتباط افراد را به منظور برقراری رابطه جنسی فراهم و ممکن می کند. قوادان این کار را با آشنا کردن، مرتبط ساختن و تهیه محل مناسب برای مشتریان خود انجام می دهند. مردان هوس باز، و زنان روسپی مشتریان اصلی قوادان هستند.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٨)

بپرس