جاویز

لغت نامه دهخدا

جاویز. ( ص ، اِ ) در تداول عامه ، جاکش. جاپیچ. ( یادداشت بخط مؤلف ). رجوع به جاپیچ شود. || گای روهن. ( الفاظالادویه ). گاوروهن ، لیکن بدین معنی جاویزن است. رجوع به جاویزن شود.

جاویز. ( اِخ ) از قرای طبس است ، قدیم النسق و آب خیز میباشد و پنجاه خانوار سکنه دارد. ( از مرآت البلدان ج 4 ص 131 ).

فرهنگ فارسی

از قرای طبس

گویش مازنی

/jaaviz/ نوعی فحش و دشنام که خفیف تر از جاکش است

پیشنهاد کاربران

بپرس