جاولی

لغت نامه دهخدا

جاولی. [ وُ ] ( اِخ ) جلال الدولة اتابک. یکی از امرای عهد سلجوقی. رجوع به تاریخ گزیده ص 447 و 466 و 467 و 481 و چاولی در این لغتنامه شود. در چاولی بنقل از بعض مآخذ لقب او فخرالدوله آمده.

جاولی. [ وُ ] ( اِخ ) امیرعلم الدین سنجربن عبداﷲ. یکی از سرداران مصری که هزار تن تحت فرمان داشت. مسند شافعی را از ابن دانیال روایت کرد و شرحی بر آن نوشت که درآن شرح رافعی و شرح ابن الاثیر را با هم جمع کرد. و نیز کتاب الام شافعی را مرتب ساخت و عسجدی و ابن رافع از وی روایت کنند. در رمضان هفتصد و چهل و پنج درگذشت. ( از حسن المحاضرة فی احوال المصر والقاهره ص 180 ).

فرهنگ فارسی

امیر علم الدین سنجر بن عبدالله

دانشنامه آزاد فارسی

(یا: چاولی) معروف به اتـابک چاولی و چاولی طغرلی ( ـ۵۴۱ق)، از فرماندهان ترک سپاه سلجوقی و از امیران وفادار به سلطان مسعود سلجوقی. در ۵۳۵ق قراسنقر که در اردبیل به احتضار افتاده بود به جانشینی او در آذربایجان و اران برگزیده شد و مسعود نیز خواه ناخواه بدان رضایت داد. وی در ۵۴۰ق مسعود را در پیروزی بر بوزابه همراهی کرد. وی سرانجام اتابک ملک شاه ، پسر مسعود شد. چاولی در بازگشت از سفر ری در زنجان حجامت کرد و پس از آن بی درنگ به انداختن تیر سرگرم شد، اما هنگامی که تیر می گشود رگ دستش گسیخته شد و درگذشت.

پیشنهاد کاربران

بپرس