جاوش
لغت نامه دهخدا
جاوش. [ ] ( معرب ، اِ ) چاوش. رجوع به چاوش و چاووش شود. || الای جاوش مأمور دولت که کار او اطلاع دادن از اعلان جنگ و رساندن پیغامها و غیره بود و شخص او از تعرض مصون بود. جارچی باشی. ( از دزی ). و رجوع به چاوش و چاووش شود.
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید