جاورسیه

لغت نامه دهخدا

جاورسیه. [ وَ سی ی َ ] ( اِ ) دانه های کوچک ریشداری است که بیخ آنها سرخ باشد و اغلب سوزش و زنندگی سخت نیز با آن توأم است و ورم و سیلان چرک نیز دارد و آن از اصناف بیماری غله است. ( از بحر الجواهر ). گاورسین. نام بثوری باشد و مقرح با سرسپید و بیخ سرخ و گاه باشد که سوزشی بسیار و سیلان ریم سخت دارد و آن گونه ای از نمله باشد. ( بحر الجواهر ) : بر عظام سمسمانیه و علل جاورسیه بار چندین عدس شرح بنگارد. ( دره نادره چ سیدجعفر شهیدی ص 88 ).

جاورسیه. [ وَ سی ی َ ] ( ع اِ ) ماریست لون اوبزردی همچون لون گاورس است. ( ذخیره خوارزمشاهی ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) تب عرق گزی .
ماریست لون او بزردی همچون لون گاورس است

پیشنهاد کاربران

بپرس