۱. مربوط به جان: خسارت جانی.۲. [مجاز] عزیز و گرامی، مانند جان: از جان طمع بریدن آسان بُوَد ولیکن / از دوستان جانی مشکل توان بریدن (حافظ: ۷۸۴ ).