جانقور

لغت نامه دهخدا

جانقور. ( اِخ ) دهی است جزو دهستان مهرانرود بخش بستان آباد شهرستان تبریز. در هفده هزارگزی جنوب خاوری تبریز و در دو هزارگزی بشوسه تبریز بستان آباد واقع شده و محلی است جلگه و ییلاقی و سردسیر و 305 تن سکنه ترک دارد. آب آنجا از چشمه تأمین میشود.محصول آن غلات ، حبوبات و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است. ( فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

دانشنامه عمومی

پیشنهاد کاربران

بله یعنی همان ساختن وح وروان می باشد
معنی جان که همان جان ویا روح است قور هم یعنی ساختن در تورکی اگر بخواهی بکی یک در بساز میکی قاپی قور پس جانقور همان ساختن روح وجان است
به معنای ساخت روح و روان میباشد. بقیه خرافی هست
جانقورد نام اصلی روستای ماست که معنی کلی آن یعنی جان سخت
یعنی به صورت واژه ای جان و قورد جان که همان معنی جان میدهد و قورد ترکی گرگ میباشد از آنجا که گرگ به جان سختی و خستگی ناپذیر معروف هست معنی کل روستای ما میشود جان سخت

بپرس