بی باده دل ز سیر جهان وانمیشود
گل جانشین سبزه مینا نمیشود.
کلیم ( از بهار عجم ).
غنچه دل را ببوی یار در بر میکنم این گره در رشته ما جانشین افتاده است.
صائب ( از بهار عجم ) ( آنندراج ).
|| نایب السلطنه. ولیعهد. || والی. حکمران : جانشین قفقاز؛ حکمران آن از جانب امپراطور روس. این کلمه با کردن و شدن صرف شود.