جان نواختن. [ جان ْ ن َ ت َ ] ( مص مرکب )جان را نوازش کردن. استمالت کردن روان : کاش کان پیشه کار من بودی تا مگر کار من بیاسودی کردمی عیش و لهو ساختمی بمی و رود جان نواختمی.نظامی.