جان جان

لغت نامه دهخدا

جان جان. [ ن ِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از روح اعظم است. ( برهان ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || جان جانها. ( آنندراج ) :
علم جان جان تست ای هوشیار
گر بجویی جان جان را درخور است.
ناصرخسرو.
مکان علم فرقانست و جان جان تو علمست
ازین جان دوم یکدم بجان اولت بردم.
ناصرخسرو.
مبین در دل که او سلطان جانست
قدم در عشق نه کو جان جانست.
نظامی.
|| ذات حق تعالی. ( برهان ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) :
من ز جان جان شکایت میکنم
من نیم شاکی ، حکایت میکنم.
مولوی.
|| هر طعامی که به ته دیگ چسبیده باشد. ( ناظم الاطباء ) ( برهان ) ( آنندراج ). || نوعی از نان که چندتو باشد. || آتش تیز زیرا که خلقت جان یعنی پدر جن از آتش بوده است. ( آنندراج ). || ( اِخ ) کنایه از حضرت رسول ( ص ) باشد :
قوت جانست این ای راست خوان
تا چه باشد قوت آن جان جان
زور جان کوه کن شق الحجر
زور جان جان در آن شق القمر.
مولوی.
عذرخواه عقل کل و جان تویی
جان جان و تابش مرجان تویی.
مولوی.

فرهنگ فارسی

کنایه از روح اعظم

دانشنامه عمومی

جان جان (ترانه). "جان جان" ( ارمنی: Նոր պար ( Ջան ջան ) ; ترجمه فارسی  : جانم ) ترانه ای از هنرمندان ارمنی اینگا و آنوش آرشاکیان است. این ترانه نماینده ارمنستان در مسابقه آواز یوروویژن ۲۰۰۹ بود و در مسابقه پایانی با امتیاز ۹۲ در جایگاه دهم این مسابقات ایستاد.
عکس جان جان (ترانه)

جان جان (فیلم ۲۰۲۳). جان جان ( به هندی: Jaane Jaan ) یا محبوب ( به انگلیسی: Beloved ) فیلمی هندی محصول سال ۲۰۲۳ و به کارگردانی سوجوی گوش است. در این فیلم بازیگرانی همچون کارینا کاپور، جایدیپ اهلاوات و ویجی وارما ایفای نقش کرده اند.
عکس جان جان (فیلم ۲۰۲۳)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

جان پیوسته ترین بُعد خدای حقیقی و واقعی می باشد و فقط یک نقش را بازی میکند یعنی بخشش یا اهداء حیات یا زندگی به موجودات زنده نباتی و حیوانی و انسانی. جان تجزیه ناپذیر است به این معنا که هیچگاه به ذرات تقسیم نمی شود. لذا تقسیم موجودات در فضای زبان فارسی به جاندار و بیجان، اشتباه می باشد بلکه زنده و غیر زنده. موجودات زنده نباتی و حیوانی و انسانی از خود دارای جان های انفرادی و منحصر بفرد نیستند بلکه از لحظه بسته شدن نطفه یا مرطوب شدن بذر تا لحظه مرگ و خشک شدن، زندگی خود را از بستر امن، ساکن، فراگیر و زندگی بخش جان خدای حقیقی و واقعی دریافت میکنند و آنهم بدون هیچگونه تبعیض و استثنائی بین موجودات زنده. نتیجه اینکه نه روح و نه روان و نه فهم و نه عقل و نه هوش و نه منِ خدای حقیقی و واقعی هیچکدام منشاء حیات یا زندگی نبوده و نمی باشند. ماده، روح و روان هر سه باهم فقط نقش خمیرمایه تثلیثی جسم، کالبد، تن و یا بدن را عهده دار می باشند و هیچ نفش دیگری را در زندگی بازی نمیکند. این سه جنبه غیر قابل تفکیک یا جدائی از همند بلکه از قابلیت یا استعداد تبدیلات متقابل بهمدیگر برخوردارند. تن یا بدن موجودات زنده نباتی و حیوانی و انسانی تمپل یا معبد روح یا روان نیستند بلکه سرای نفس مجرد یعنی من. نفوس مجرد یا من های نباتی و حیوانی و انسانی، هرکدام یک نقطه بی بُعد هندسی ساده و تحلیل ناپذیر در نفس مجرد یا منِ واحد و بیکران خدای حقیقی و واقعی اند و نه در خارج یا بیرون از آن.
...
[مشاهده متن کامل]

منِ یک فرد انسانی در این واقعیت و طبیعت بهنگام بسته شدن نطفه تثلیثی ( مادی - روانی - روحی ) در رحم مادر برای اولین بار از ترکیب نیمی از منِ پدر و نیمی از منِ مادر آفریده نمیشود و بهنگام مرگِ بدن منهدم نمیگردد بلکه نفوس مجرد یا من های افراد انسانی ( منجمله نباتی و حیوانی ) در ازل بطور مطلق همزمان و همسن و در یک سن معتدل ملکوتی یا آسمانی یکبار برای جاودانگی در نهایت کمال ایده آل خوبی و زیبایی و بصورت زوجی ( زن و مرد خودی ) آفریده شده و از جاودانگی بر خوردار گردیده اند. من یک فرد انسانی از لحظه بسته شدن نطفه در رحم مادر تا لحظه مرگِ بدن، همیشه در همان سن معتدل ملکوتی یا آسمانی اولیه ( به احتمال قریب به یقین ۴۰ سالگی ) خواهد و یک ثانیه پیر نمی شود. نفوس مجرد یا من های کلیه اموات یا مردگان و نفوس مجرد یا من های افراد انسانی ( منجمله نباتی و حیوانی ) که هنوز از مادر متولد نشده تا پایان انقراض کامل در منظومه شمسی، در لحظه جاودانه حال در نفس مجرد یا من واحد و بیکران خدای حقیقی و واقعی در خواب سنگین، ژرف و شیرین بسر میبرند و بموازات آن در طی حالت برزخ به کمک حواس و غرایز و فهم و عقل بیکران وی از مشاهده و تجربه عشق و زندگی رویائی بهمراه توانائی و دانائی و هنرمندی و هوشمندی و دانش کامل با کمیت و کیفیت بهشت برین برخوردارند و آنهم بطور مطلق مستقل از کلیه پندارها و گفتار ها و رفتار ها یا اعمال نیک و بد دنیوی و بدون کوچکترین تبعیض و استثنائی بین افراد انسانی،
منجمله نفوس مجرد یا من های کلیه افراد انسانی ( منجمله نباتی و حیوانی ) در شش دنیای دیگر زیر سقف شش آسمان و روی شش کره زمین دیگر و هرآنچه که بین آنهاست.
شاید بعضی از هوشمندان فارسی زبان پس از مطالعه این کامنتک یا پیامک کوتاه، آنرا تشریح فیزیکالی و متافیزیکالی عمل آناتومی یا کالبد شکافی پسا ارسطوئی و پیشا ماورائی، هستی یا وجود، ماهیت، ذات مطلق و بیکران و بی نهایت خدای حقیقی و واقعی بنامند.

جان جان که در گذشته با نام چاووش ۹ شناخته می شد، نهمین آلبوم موسیقی از مجموعه ۱۲ آلبوم چاووش می باشد که در جشن هنر طوس در تیر ماه سال ۱۳۵۶ اجرا شده بود. این اثر توسط گروه شیدا به آهنگسازی و سرپرستی محمدرضا لطفی و باحضور محمدرضا شجریان به عنوان خواننده در دستگاه سه گاه اجرا شده است. اشعار به کار رفته در این اثر از عطار و ه. الف. سایه است.
...
[مشاهده متن کامل]

این اثر در گذشته با نام چاووش ۹ توسط کانون چاووش به بازار آمد و امروزه توسط موسسه فرهنگی و هنری آوای شیدا زیر نظر استاد محمدرضا لطفی در قالب سی دی و با نام جان جان منتشر شده است.
محمدرضا لطفی بر روی جلد آلبوم جان جان توضیحاتی دربارهٔ ساخت این اثر داده است و در بخشی از آن به این نکته اشاره می کند که این اثر در فضای باز ضبط شده و صدای باد در برخی قسمت های آن تأثیر منفی گذاشته است. البته آن ها در انتشار مجدد این اثر توسط آوای شیدا، آلبوم را در حد مقدور تصحیح و پالایش کرده اند.
• آواز: محمدرضا شجریان
• اجرای گروه شیدا به سرپرستی محمدرضا لطفی:

• تار: محمدرضا لطفی
• تار: زیدالله طلوعی
• نی: عبدالنقی افشارنیا
• سنتور: پشنگ کامکار
• کمانچه: درویش رضا منظمی
• عود: میراسماعیل صدقی آسا حسینی
• تنبک: بیژن کامکار
• شعرهای این اثر از مجموعه شعرهای عطار و ه. الف. سایه انتخاب شده بود.
• طراح گرافیک: فرامرز عرب نیا
• مدیر اجرایی: ناصر ایزدی
• پیش درآمد ( گروه نوازی )
• درآمد و کرشمه ( تار و سنتور )
• چهارمضراب زنگ شتر و بهار مست: ابوالحسن صبا ( تار و سنتور و تنبک )
• درآمد، زابل، مویه و فرود: ( آواز با تار و کمانچه )
• ساز و آواز ( مخالف، مثنوی، هدی پهلوی: آواز با تار و نی )
• تصنیف ( آواز با گروه نوازی نامدگان و رفتگان )
• رنگ سه گاه ( گروه نوازی )

جان جانجان جان
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/جان_جان_(چاووش_۹)
جان فرا زمینی ست ، ترکیب آن با . . . کمال است از نخستین بی طرف و قدرت برتر است با وجود آن نتیجه کارهای خود را دیده است ، اثر و نفوذ آن حیرت انگیز است ، در سکوت محض می آید ( اضافه وزن ) و می رود ( کاهش وزن ) . علم جان وجود ندارد در جهان ، . . . . . . .
جوهره اصل هرچیز
جانجان: واژه فارسی ( جانان ) که در ترکی به گونه جانجان کاربرد دارد!
معنی: اِشگ ( عشق ) ، دوست داشتنی، خواستنی، عزیز دل، نازنین، نورچشمی!، عزیز دُرّ دانه ( عزیز دُرّ دونه ) ، سوگلی، گوگولی، اورَک! -
...
[مشاهده متن کامل]

اَکولی پَکولی ( اَکوری پَکوری ) ، کوچولو، فنچ، جقل! -
بامزه، شیرین، بانمک، تو دل برو - خوشمزه، جیگر، خوشمل! - آتیشپاره، ورپریده، وِزِّه