دیکشنری
مترجم
بپرس
جان به سر شدن
دنبال کنید
فرهنگ معین
(بِ. سَ. شُ دَ ) (مص ل . ) ۱ - سخت بی تاب شدن . ۲ - به حال مرگ افتادن .
پیشنهاد کاربران
جان به سر شدن : [عامیانه، کنایه ] بی قرار شدن، سخت نگران شدن.
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها