جان بن جان
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
دانشنامه آزاد فارسی
جانِ بن جان
در روایت های افسانه ای، نام دودمان جنّیان (← جن). در برخی منابع نام سردودمانِ جنیان «سوما» و در برخی دیگر «طارنوش» آمده. می گویند چون نفوس این طایفه در زمین فزونی یافت، خداوند بدیشان شریعتی ارزانی داشت و مطیع خود کرد. اینان در پایان یک دورۀ ثوابت از فرمان خداوند روی برتافتند. به باور قدما، این قوم چهار دوره، به اطاعت و عصیان، در زمین بودند تا آن که در پایان دوره، لشکر ملائکه بر آنان تاختند. در این نبرد بیشتر نفوسِ طایفۀ جان از پای درآمدند و شماری اندک از آنان در جزیره ها و ویرانه ها پنهان شدند و خردسالان آن ها نیز در اسارت ملائکه به آسمان رفتند. ابلیس از همین گروه است.
در روایت های افسانه ای، نام دودمان جنّیان (← جن). در برخی منابع نام سردودمانِ جنیان «سوما» و در برخی دیگر «طارنوش» آمده. می گویند چون نفوس این طایفه در زمین فزونی یافت، خداوند بدیشان شریعتی ارزانی داشت و مطیع خود کرد. اینان در پایان یک دورۀ ثوابت از فرمان خداوند روی برتافتند. به باور قدما، این قوم چهار دوره، به اطاعت و عصیان، در زمین بودند تا آن که در پایان دوره، لشکر ملائکه بر آنان تاختند. در این نبرد بیشتر نفوسِ طایفۀ جان از پای درآمدند و شماری اندک از آنان در جزیره ها و ویرانه ها پنهان شدند و خردسالان آن ها نیز در اسارت ملائکه به آسمان رفتند. ابلیس از همین گروه است.
wikijoo: جان_بن_جان
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید