جامه مرگ. [ م َ / م ِ ی ِ م َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کفن. ( بهار عجم ) ( آنندراج ) : تا یکی گردید شمشیر و سنانت دست راخصم را بر تن زره شد جامه مرگ از خطر.تأثیر ( از بهار عجم ) ( از آنندراج ).