اگر بارد به فرقم تیر آتش سر نمی پیچم
که بر تن جامه فتحی ز نقش بوریا دارم.
صائب ( از آنندراج ).
از سر بی حاصلان دست حوادث کوته است جامه فتح است سرو باغ را آزادگی.
صائب ( از بهار عجم ) ( از آنندراج ).
جامه فتح است بر تن کسوت داغ دلم واژگون بختم شگون دارد سیه پوشی مرا.
طالب آملی ( از بهار عجم ) ( از آنندراج ).