ابر بباغ آمده بازی کنان
جامه خورشید نمازی کنان.
نظامی ( از آنندراج ).
|| غبار و آنچه روی آفتاب را بپوشاند. ( برهان ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || مردمک دیده را هم گفته اند.( برهان ) ( آنندراج ). || کنایه از ضوء آفتاب. ( آنندراج ). || و به اصطلاح سالکان عبارت از بدن آدمی باشد چه جسم لباس جان است و خورشید در عرف ایشان روح حیوانی است. ( برهان ) : آسمان در هر لباسم دید چون شخص زمان
جامه خورشید آمد راست بر بالای من.
ثنائی.
مؤلف آنندراج گوید: در این شعر جامه خورشید محمول بر حقیقت است.