جامعهٔ اونیدا ( به انگلیسی: Oneida Community ) نام جامعهٔ آرمانشهرانهٔ اشتراکی ای بود که به دست جان همفری نویس در سال ۱۸۴۸ در اونیدای نیویورک پایه ریزی شد. این جامعه بر این باور بود که عیسی مسیح در سال ۷۰ میلادی بازگشته و این امکان را برای ایشان فراهم آورده تا پادشاهی هزارسالهٔ مسیح را برپاسازند و از گناه پاک گردند و به اوج کمال در این جهان برسند بی آنکه بهشت تنها جایگاه رستگاریشان باشد.
جامعهٔ اونیدا نظامی اشتراکی ( مشارکت در دارایی ) و برپایه زناشویی گروهی داشت. چند جامعهٔ نویسی کوچکتر هم در والینگفورد کناتیکت، نیوآرک نیوجرسی، پوتنی ورمونت و کمبریج ورمونت نیز برپاشدند. در پوتنی کوشیدند تا او را از برای آموزه های جنسی ناسازگارش با کلیسا بازداشت کنند. جامعه با ۸۷ عضو کار خود را آغاز کرد و تا ۱۸۷۸ به ۳۰۶ تن رسیده بود. سرانجام واپسین شاخهٔ این جامعه که همچنان پایدار مانده بود شاخهٔ والینگفورد بود که در ۱۸۷۸ در گردباد ویران شد.
این جامعه به دست کمیته ای ۲۷ نفره و ثابت و دستهٔ اداری ۴۸ تنه ای گردانده می شد. این جامعه تشکیلاتی اداری نیمه خودکفا بود. اینان به پرورش و کنسروکردن میوه و سبزیجات، ساخت ابزار با نخ ابریشمی و تولید تلهٔ حیوانات می پرداختند. اینان در آغاز برای شرکت خلیج هودسن تلهٔ حیوانات می ساختند. واپسین صنعت اینان ساخت ظروف نقره بود. همه در این جامعه پیشه ای داشتند. زنان معمولاً به کارهای خانگی می پرداختند.
نویس بر این باور بود که برای احیا و باززایی بیداری مذهبی اجتماعی باید در رابطهٔ میان زن و مرد بازنگری شود. نگرش او بر برابری زن و مرد بود. اگرچه وظیفهٔ زنان نگهداری از کودکان و خردسالان و دیگر وظایف زنان در جامعه های سنتی چون رختشویی در این جامعه بود. پوشش زنان این جامعه - که به نظر می آید از پوشش ایروکوئی ها گرفته شده باشد - یک دامن کوتاه بر روی یک شلوار بود. این پوشش حرکت ایشان را در سنجش با دیگر زنان همدوره یشان آسان تر می نمود.
برپایهٔ دیدگاه این جامعه همهٔ مردان با همهٔ زنان پیمان زناشویی می بستند. از رابطهٔ عاشقانه یا انحصاری جلوگیری می شد. به طور میانگین هر زن در این جامعه در هر هفته سه بار رابطهٔ جنسی داشت. زنان یائسه به آموزش جنسی مردان زیر ۱۹ سال می پرداختند و این را به سان وظیفه ای دینی می نگریستند. به همین سان مردان کهنسال نیز آمیزش جنسی را به دختران جوان می آموزاند. نویس دینداران و بی دینان را به مشارکت و هنبازی می انگیخت تا شاید از این راه بی دینان به راه دینداران بگروند. نویس سکس را تنها یک امر زیستی نمی دانست و آن را موضوعی اجتماعی و روحانی می انگاشت. او بر این باور بود که کهنسالترها بر جوانسال ها و نیز مردان بر زنان برتری روحانی دارند. برای اینکه کسی به آن برتری دست یابد باید با دارندهٔ برتری همخوابه شود. او نام این شیوه را دوستی اوج گیرنده گذارده بود. از اسنادی که در آینده از سوی یکی از خویشان مادینه نویس که از سوی او به گروه کشانده شده بود به دست آمد آشکار شد که زنان می بایست با هرکسی که به ایشان میل داشت می آمیختند و نمی بایست به احساس خود رجوع می کردند.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفجامعهٔ اونیدا نظامی اشتراکی ( مشارکت در دارایی ) و برپایه زناشویی گروهی داشت. چند جامعهٔ نویسی کوچکتر هم در والینگفورد کناتیکت، نیوآرک نیوجرسی، پوتنی ورمونت و کمبریج ورمونت نیز برپاشدند. در پوتنی کوشیدند تا او را از برای آموزه های جنسی ناسازگارش با کلیسا بازداشت کنند. جامعه با ۸۷ عضو کار خود را آغاز کرد و تا ۱۸۷۸ به ۳۰۶ تن رسیده بود. سرانجام واپسین شاخهٔ این جامعه که همچنان پایدار مانده بود شاخهٔ والینگفورد بود که در ۱۸۷۸ در گردباد ویران شد.
این جامعه به دست کمیته ای ۲۷ نفره و ثابت و دستهٔ اداری ۴۸ تنه ای گردانده می شد. این جامعه تشکیلاتی اداری نیمه خودکفا بود. اینان به پرورش و کنسروکردن میوه و سبزیجات، ساخت ابزار با نخ ابریشمی و تولید تلهٔ حیوانات می پرداختند. اینان در آغاز برای شرکت خلیج هودسن تلهٔ حیوانات می ساختند. واپسین صنعت اینان ساخت ظروف نقره بود. همه در این جامعه پیشه ای داشتند. زنان معمولاً به کارهای خانگی می پرداختند.
نویس بر این باور بود که برای احیا و باززایی بیداری مذهبی اجتماعی باید در رابطهٔ میان زن و مرد بازنگری شود. نگرش او بر برابری زن و مرد بود. اگرچه وظیفهٔ زنان نگهداری از کودکان و خردسالان و دیگر وظایف زنان در جامعه های سنتی چون رختشویی در این جامعه بود. پوشش زنان این جامعه - که به نظر می آید از پوشش ایروکوئی ها گرفته شده باشد - یک دامن کوتاه بر روی یک شلوار بود. این پوشش حرکت ایشان را در سنجش با دیگر زنان همدوره یشان آسان تر می نمود.
برپایهٔ دیدگاه این جامعه همهٔ مردان با همهٔ زنان پیمان زناشویی می بستند. از رابطهٔ عاشقانه یا انحصاری جلوگیری می شد. به طور میانگین هر زن در این جامعه در هر هفته سه بار رابطهٔ جنسی داشت. زنان یائسه به آموزش جنسی مردان زیر ۱۹ سال می پرداختند و این را به سان وظیفه ای دینی می نگریستند. به همین سان مردان کهنسال نیز آمیزش جنسی را به دختران جوان می آموزاند. نویس دینداران و بی دینان را به مشارکت و هنبازی می انگیخت تا شاید از این راه بی دینان به راه دینداران بگروند. نویس سکس را تنها یک امر زیستی نمی دانست و آن را موضوعی اجتماعی و روحانی می انگاشت. او بر این باور بود که کهنسالترها بر جوانسال ها و نیز مردان بر زنان برتری روحانی دارند. برای اینکه کسی به آن برتری دست یابد باید با دارندهٔ برتری همخوابه شود. او نام این شیوه را دوستی اوج گیرنده گذارده بود. از اسنادی که در آینده از سوی یکی از خویشان مادینه نویس که از سوی او به گروه کشانده شده بود به دست آمد آشکار شد که زنان می بایست با هرکسی که به ایشان میل داشت می آمیختند و نمی بایست به احساس خود رجوع می کردند.
wiki: جامعه اونیدا