جامع یزد

لغت نامه دهخدا

جامع یزد. [ م ِ ع ِ ی َ ] ( اِخ ) مسجدی است قدیمی در یزد. مؤلف مرآت البلدان آرد: گویند ابتدا سلطان علاءالدوله گرشاسب بن علی بن فرامرزبن سلطان علاءالدوله کالنجار مسجدی عالی بساخت که به مسجد عتیق معروف شد. این مسجد سه در وصفّه ای بزرگ و کتابخانه ای داشته است. در سال 724 هَ.ق. مرتضی اعظم سعید سید رکن الدین محمدبن سید نظام الدین محمد قاضی طرح مسجد نوی در طرف قبله مسجد انداخت و تمام نشده بانی درگذشت و بموجب وصیت او شرف الدین علی در اتمام آن کوشید و مناره ای بر سر گنبد قدیم بساخت و در سنوات بعد به کرات توسعه یافته و بدفعات مرمت شده است. و وضع کنونی آن بدین قرار است : مسجدی است بسیار بزرگ واقع در وسط شهر کهنه که داخل حصارشهر مزبور مسجدی مانند آن نیست از پنج در به این مسجد وارد میشوند و دو در دیگر دارد که کمتر محل عبور است. صحن وسیعی دارد که ماهتابی مسطحی در وسط و سه جوی آب در اطراف آن جاری است و گنبدی بسیار وسیع و مرتفع در طرف قبله است که داخل آن با کاشیهای ممتاز و کتیبه هائی بخط کوفی زینت یافته است. و نیز دو رواق وچند شبستان بزرگ و حوضخانه و حوض هشتی بزرگی دارد. و نیز دو مناره بلند دارد که مشرف بر تمام شهر و تماماً از کاشی ممتاز است و بالا رفتن و پائین آمدن یک مناره در یک راه و مناره دیگر از یک راه بالا و از راه دیگر بپائین میروند. ( از مرآت البلدان ج 4 ص 125 ).

فرهنگ فارسی

مسجدیست قدیمی در یزد . گویند ابتدا علائ الدوله گرشاسب بن علی بن فرامرز مسجدی عالی بساخت که بمسجد عتیق معروف شد. در سال ۷۲۴ ه. ق سید رکن الدین محمد بن نظام الدین محمد قاضی طرح مسجد نوی در طرف قبله مسجد انداخت و تمام نشده در گذشت و بموجب وصیت او شرف الدین علی در اتمام آن کوشید و بعدها بکرات توسعه و مرمت یافت .

پیشنهاد کاربران

بپرس