جام گوهری. [ م ِ گ ُ هََ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) جامی که از گوهر ساخته شده. جام منسوب به گوهر. || کنایه از پیاله بلوری. ( برهان ). پیاله حلبی و مانند آن. ( آنندراج ). || کنایه از لب و دهان معشوق. ( برهان ) ( آنندراج ) :
صبحدم آب خضرنوش از لب جام گوهری
کز ظلمات بحر جست آینه سکندری.خاقانی ( دیوان چ سجادی ص 419 ).
|| لعل.