جام پیش دهن بردن. [ ش ِ دَهََ ب ُ دَ ] ( مص مرکب ) قدح می سرکشیدن : روان گردید خوناب دلم از ساغر دیده به یاد لعل او چون جام می پیش دهن بردم.فغانی شیرازی ( از ارمغان آصفی ).