جام ده منی. [ م ِ دَهَْ م َ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رطل گران : دمه گذشت و بجز جام ده منی نکشیم می از لب خم و نقل از لب نگار چشیم.حسن دهلوی ( از آنندراج ).جام حیدری. جام یکمنی. ( آنندراج ). رجوع به جام حیدری و جام یکمنی شود.