جاسمی

لغت نامه دهخدا

جاسمی. [ س ِ ] ( اِخ ) نعمةاﷲبن هبةاﷲ بن محمد. مکنی به ابی الخیر از فقهأاست. ابوالقاسم گفت : وی از مردم قریه جاسم است و در دمشق از ابوالحسن علی بن محمدبن ابراهیم حنائی و ابوالحسین سعیدبن عبداﷲ نوائی حدیث استماع کرده و ابوالحسین احمدبن عبدالواحدبن البری و ابوالحسن علی بن محمدبن ابراهیم حنائی از وی روایت کنند. ( از معجم البلدان ج 3 ).

پیشنهاد کاربران

بپرس