جاستین پرکینز ( به انگلیسی: Justin Perkins ) نخستین تبعهٔ کشور ایالات متحده آمریکا در ایران ( قاجار ) بود. یک مبلغ مسیحی پروتستان ( مشایخی ) و زبان شناس آمریکایی بود. او در سال ۱۸۳۳ به ایران پای نهاد و در سال ۱۸۶۹ در آمریکا درگذشت. بر اساس نشریات ایالات متحده، او به دلیل کار خود در میان مردم آنجا به عنوان "رسول به ایران " شناخته شد.
... [مشاهده متن کامل]
او در منطقه ایرلند غرب اسپرینگفیلد، ماساچوست، در منطقه ای که اکنون در شهر هولیوک، ماساچوست به دنیا آمد. او پسر ویلیام پرکینز و جودیت کلاف پرکینز و از نوادگان جان پرکینز بود که در سال ۱۶۳۱ وارد ماساچوست شد و در نهایت در سال ۱۶۳۳ در ایپسویچ ماساچوست ساکن شد. او سال های اولیه زندگی خود را در مزرعه گذراند.
در سن هجده سالگی، تجربه مذهبی داشت و در آکادمی وستفیلد ثبت نام کرد، سال ۱۸۲۹ از کالج امهرست با ممتاز فارغ التحصیل شد. او سپس یک سال را به تدریس در آکادمی امهرست، و دو سال را به تحصیل در مدرسه علمیه آندوور، و یک سال دیگر را نیز به عنوان معلم خصوصی در کالج امهرست گذراند. پس از آن در تابستان ۱۸۳۳ به عنوان وزیر پرسبیترینیسم ( شاخه ای از پروستیتان ) منصوب شد. تقریباً در همان زمان، در ۲۱ ژوئیه ۱۸۳۳، او با شارلوت باس از میدلبری، ورمونت ازدواج کرد که در نهایت صاحب هفت فرزند شد. شش تن از کودکان آنها من جمله دخترشان جودیت، در ایران از دنیا رفتند. شخصی ناشناس کتاب «گل ایرانی: خاطرات جودیت گرانت پرکینز از ارومیا، ایران» را که در بوستون منتشر شد، نوشت. تنها یک فرزند، هنری مارتین پرکینز، از ایران جان سالم به در برد و با والدینش به ایالات متحده نقل مکان کرد و بعداً در همان جا خاطرات پدرش را نوشت.
آمریکایی ها در اواخر قرن نوزدهم از اصطلاح «نسطوریان» برای توصیف مسیحیان آشوری استفاده کرده بودند، که دیگر یک اصطلاح مطلوب و رایج نیست. در سپتامبر ۱۸۳۳، او به عنوان مبلغ مورد حمایت هیئت کمیساریای آمریکا برای مأموریت های خارجی، عازم ایران قاجار شد. مأموریت مشخص او باقی باندن به عنوان عضو کلیسای آشوری شرق در شمال غربی ایران بود.
پرکینز دریافت که مردمی که او باید به آنها خدمت کند در فقر و جهل زندگی می کردند و عملاً رعیت حاکمان خود بودند. او در سال ۱۸۲۵ با همراهی آساهل گرانت ( پزشک آمریکایی ) و همسرانشان ( به ترتیب شارلوت باس و جودیت کمپبل ) ، برای رسیدگی به این مسائل یک مرکز تبلیغی در ارومیه تأسیس کرد. پرکینز توسط قشا اوراهام و مار یوهانان ( اسقف آشوری شرق ارومیه ) آموزش داده شد.
... [مشاهده متن کامل]
او در منطقه ایرلند غرب اسپرینگفیلد، ماساچوست، در منطقه ای که اکنون در شهر هولیوک، ماساچوست به دنیا آمد. او پسر ویلیام پرکینز و جودیت کلاف پرکینز و از نوادگان جان پرکینز بود که در سال ۱۶۳۱ وارد ماساچوست شد و در نهایت در سال ۱۶۳۳ در ایپسویچ ماساچوست ساکن شد. او سال های اولیه زندگی خود را در مزرعه گذراند.
در سن هجده سالگی، تجربه مذهبی داشت و در آکادمی وستفیلد ثبت نام کرد، سال ۱۸۲۹ از کالج امهرست با ممتاز فارغ التحصیل شد. او سپس یک سال را به تدریس در آکادمی امهرست، و دو سال را به تحصیل در مدرسه علمیه آندوور، و یک سال دیگر را نیز به عنوان معلم خصوصی در کالج امهرست گذراند. پس از آن در تابستان ۱۸۳۳ به عنوان وزیر پرسبیترینیسم ( شاخه ای از پروستیتان ) منصوب شد. تقریباً در همان زمان، در ۲۱ ژوئیه ۱۸۳۳، او با شارلوت باس از میدلبری، ورمونت ازدواج کرد که در نهایت صاحب هفت فرزند شد. شش تن از کودکان آنها من جمله دخترشان جودیت، در ایران از دنیا رفتند. شخصی ناشناس کتاب «گل ایرانی: خاطرات جودیت گرانت پرکینز از ارومیا، ایران» را که در بوستون منتشر شد، نوشت. تنها یک فرزند، هنری مارتین پرکینز، از ایران جان سالم به در برد و با والدینش به ایالات متحده نقل مکان کرد و بعداً در همان جا خاطرات پدرش را نوشت.
آمریکایی ها در اواخر قرن نوزدهم از اصطلاح «نسطوریان» برای توصیف مسیحیان آشوری استفاده کرده بودند، که دیگر یک اصطلاح مطلوب و رایج نیست. در سپتامبر ۱۸۳۳، او به عنوان مبلغ مورد حمایت هیئت کمیساریای آمریکا برای مأموریت های خارجی، عازم ایران قاجار شد. مأموریت مشخص او باقی باندن به عنوان عضو کلیسای آشوری شرق در شمال غربی ایران بود.
پرکینز دریافت که مردمی که او باید به آنها خدمت کند در فقر و جهل زندگی می کردند و عملاً رعیت حاکمان خود بودند. او در سال ۱۸۲۵ با همراهی آساهل گرانت ( پزشک آمریکایی ) و همسرانشان ( به ترتیب شارلوت باس و جودیت کمپبل ) ، برای رسیدگی به این مسائل یک مرکز تبلیغی در ارومیه تأسیس کرد. پرکینز توسط قشا اوراهام و مار یوهانان ( اسقف آشوری شرق ارومیه ) آموزش داده شد.