جاری برد

لغت نامه دهخدا

جاری برد. [ ] ( اِخ ) قلعه ای از مضافات ارّان است. رجوع به جاربردی شود.

فرهنگ فارسی

ابو المکارم فخر الدین احمد بن حسن بن یوسف دانشمند قرن هشتم ( ف. تبریز ۷۴۸ ه. ق ) وی پیوسته مواظبت بر تحصیل علوم میکرد و بافاده طالبان علم ممارست داشت . او ساکن تبریز بود و در همانجا درگذشت . جاربردی نزد قاضی بیضاوی صاحب تفسیر معروف تلمیذ کرده و با قاضی عضدادین ایجی معارضات و مناقضات داشته وی تالیفات بسیار دارد از جمله شرح شافیه ابن الحاجب در علم صرف کتاب السراج الوهاج که شرح بر کتاب منهاج استادش قاضی ناصر الدین بیضاوی است در علم اصول تعلیقات برکشاف المغنی که رساله ایست در نحو .

پیشنهاد کاربران

بپرس