جارد اینگرسول ( Jared Ingersoll ) ( زادهٔ ۲۴ اکتبر ۱۷۴۹ – درگذشتهٔ ۳۱ اکتبر ۱۸۲۲ ) ، از پدران بنیان گذار، وکیل و سیاستمدار آمریکایی اهل فیلادلفیا، پنسیلوانیا بود. او نمایندهٔ کنگرهٔ قاره ای و یکی از امضاءکنندگان قانون اساسی ایالات متحده بود. او به عنوان معاون دوایت کلینتون در انتخابات ریاست جمهوری ۱۸۱۲ خدمت کرد، اما کلینتون و اینگرسول توسط جیمز مدیسون و البریج جری شکست خوردند.
... [مشاهده متن کامل]
اینگرسول در نیوهیون، کانکتیکات به دنیا آمد. او یک شغل حقوقی را در فیلادلفیا، پس از فارغ التحصیلی از کالج ییل ایجاد کرد. او پسر جارد اینگرسول سنیور، مقام استعماری بریتانیا، بود. اینگرسول برای اجتناب از درگیری های سیاسی فزاینده میان بریتانیا و سیزده سرزمین استعماری، از ۱۷۷۳ تا ۱۷۷۶ در اروپا زندگی کرد. در ۱۷۷۸، اینگرسول که خود را متعهد به استقلال آمریکا کرده بود، به فیلادلفیا برگشت و در انتخابات کنگرهٔ قاره ای، پیروز شد. اینگرسول به نیاز به وجود یک دولت ملی قوی تر از آنچه در مفاد کنفدراسیون ارائه شده بود، متقاعد شد. او در کنوانسیون ۱۷۸۷ فیلادلفیا، نماینده بود. اگرچه او در ابتدا به دنبال اصلاحیه هایی برای اصول کنفدراسیون بود، اما در نهایت از قانون اساسی جدید که توسط کنوانسیون تهیه شده بود حمایت کرد.
او از ۱۷۹۱ تا ۱۸۰۰ و از ۱۸۱۱ تا ۱۸۱۶ به عنوان دادستان کل پنسیلوانیا خدمت کرد. او همچنین به عنوان دادستان ایالات متحده در پنسیلوانیا و به عنوان وکیل شهر فیلادلفیا خدمت نمود. او در مورد پرونده های چیشلم علیه جورجیا و هیلتون علیه ایالات متحده، دو مورد از اولین پرونده هایی که در دادگاه عالی ایالات متحده مطرح شدند، سر و کله زد.
اینگرسول به حزب فدرالیست وابسته بود و به شدت از پیروزی توماس جفرسون در انتخابات ریاست جمهوری ۱۸۰۰ ناراحت شد. در ۱۸۱۲، در حزب دموکرات - جمهوری خواه برای انتخاب میان رئیس جمهور مدیسون و کلینتون، شکاف ایجاد شد. طرفداران دولت فدرال تصمیم گرفتند از کلینتون و اینگرسول، به امید شکست رئیس جمهور فعلی حمایت کنند. مدیسون در انتخابات پیروز شد. در استان اینگرسول یعنی پنسیلوانیا نیز پیروز شد.
جارد اینگرسول از حامیان آرمان انقلابی بود. آموزش او به عنوان یک وکیل او را متقاعد کرد که مشکلات استان های تازه استقلال یافته، ناشی از نارسایی اصول کنفدراسیون است. او یکی از مدافعان اولیه و سرسخت اصلاحات قانون اساسی شد، هرچند که مانند تعدادی از همکارانش در کنوانسیون قانون اساسی، معتقد بود که این اصلاح با یک بازنگری ساده در اصول آن، به دست می آید. پس از چند هفته بحث، او متوجه ضرورت یک سند جدید شد. سهم عمده او در امر حکومت، قانون اساسی در جریان کنوانسیون نبود. بلکه بعدها در طول یک حرفه حقوقی طولانی و برجسته بود. زمانی که او به تعریف بسیاری از اصول اعلام شده در فیلادلفیا، کمک کرد.
... [مشاهده متن کامل]
اینگرسول در نیوهیون، کانکتیکات به دنیا آمد. او یک شغل حقوقی را در فیلادلفیا، پس از فارغ التحصیلی از کالج ییل ایجاد کرد. او پسر جارد اینگرسول سنیور، مقام استعماری بریتانیا، بود. اینگرسول برای اجتناب از درگیری های سیاسی فزاینده میان بریتانیا و سیزده سرزمین استعماری، از ۱۷۷۳ تا ۱۷۷۶ در اروپا زندگی کرد. در ۱۷۷۸، اینگرسول که خود را متعهد به استقلال آمریکا کرده بود، به فیلادلفیا برگشت و در انتخابات کنگرهٔ قاره ای، پیروز شد. اینگرسول به نیاز به وجود یک دولت ملی قوی تر از آنچه در مفاد کنفدراسیون ارائه شده بود، متقاعد شد. او در کنوانسیون ۱۷۸۷ فیلادلفیا، نماینده بود. اگرچه او در ابتدا به دنبال اصلاحیه هایی برای اصول کنفدراسیون بود، اما در نهایت از قانون اساسی جدید که توسط کنوانسیون تهیه شده بود حمایت کرد.
او از ۱۷۹۱ تا ۱۸۰۰ و از ۱۸۱۱ تا ۱۸۱۶ به عنوان دادستان کل پنسیلوانیا خدمت کرد. او همچنین به عنوان دادستان ایالات متحده در پنسیلوانیا و به عنوان وکیل شهر فیلادلفیا خدمت نمود. او در مورد پرونده های چیشلم علیه جورجیا و هیلتون علیه ایالات متحده، دو مورد از اولین پرونده هایی که در دادگاه عالی ایالات متحده مطرح شدند، سر و کله زد.
اینگرسول به حزب فدرالیست وابسته بود و به شدت از پیروزی توماس جفرسون در انتخابات ریاست جمهوری ۱۸۰۰ ناراحت شد. در ۱۸۱۲، در حزب دموکرات - جمهوری خواه برای انتخاب میان رئیس جمهور مدیسون و کلینتون، شکاف ایجاد شد. طرفداران دولت فدرال تصمیم گرفتند از کلینتون و اینگرسول، به امید شکست رئیس جمهور فعلی حمایت کنند. مدیسون در انتخابات پیروز شد. در استان اینگرسول یعنی پنسیلوانیا نیز پیروز شد.
جارد اینگرسول از حامیان آرمان انقلابی بود. آموزش او به عنوان یک وکیل او را متقاعد کرد که مشکلات استان های تازه استقلال یافته، ناشی از نارسایی اصول کنفدراسیون است. او یکی از مدافعان اولیه و سرسخت اصلاحات قانون اساسی شد، هرچند که مانند تعدادی از همکارانش در کنوانسیون قانون اساسی، معتقد بود که این اصلاح با یک بازنگری ساده در اصول آن، به دست می آید. پس از چند هفته بحث، او متوجه ضرورت یک سند جدید شد. سهم عمده او در امر حکومت، قانون اساسی در جریان کنوانسیون نبود. بلکه بعدها در طول یک حرفه حقوقی طولانی و برجسته بود. زمانی که او به تعریف بسیاری از اصول اعلام شده در فیلادلفیا، کمک کرد.