بفرمود تا جارچی هر طرف
زند جار لیکن به آواز دف
بحکم نواخیزی شهریار
بر آهنگ زد جارچی بردیار.
ملاطغرا.
آمد بهار و گل در گلزار می زندمرغ چمن برخصت می جار می زند.
شانی تکلو.
دلا ز سوز جگر اینقدر فغان از چیست که گفته بر بد همسایه جار باید زد.
محسن تأثیر ( از آنندراج ).