جارالنهر. [ رُن ْ ن َ ] ( ع اِ مرکب ) رستنیی باشد مانند نیلوفر که پیوسته در نهرها و آبهای ایستاده روید و اندکی از آب نمایان شود. طبیعت آن سرد و تر است و به عربی سلق الماء خوانند. ( برهان ). نباتی است مانند نیلوفر که در شطوط و انهار روید. سلق الماء. بوطاموغیطن . و صاحب الفاظ الادویه آرد: جارالنهرمعروف به جمازالنهر و سلق الماء نباتی است که در آب روید و به نیلوفر ماند و اندک از آب پیدا باشد، طبیعت آن سرد و باقوت و قابض است و بدل آن بطباط واقع شود - انتهی. و ابوریحان آرد: نباتی است شبیه نیلوفر ومنفعت او نیز در آب باشد و در بعضی مواضع بر لبهای جوی بروید و ایفیلمون انواع نباتی را که در حوالی آب روید جمع کرده است چون لسان الکلب یعنی حماض و عوبیح و لسان الثور و پودنه نهری و حاج و نیل و کنگر دشتی و کرفس آبی و پرسیاوشان و عنب الحیه و سوسن و بابونه و اکلیل الملک و جارالنهر را با این جمله ذکر کرده است و حال ( کذا ) گوید میان حاج و میان پرسیاوشان مباینت تمام است زیرا که منبت پرسیاوشان سبز در تک ِ چاها( کذا ) باشد یا بر موضعی باشد از چاه که چون آب از او برکشیده شود رشحات و سیلان آب بر منبت او باشد بخلاف حاج که منبت او بر سر باره های حصار بلندی باشد و یادر راهها که از آب دور بود و آنچه از او بر زمین پست باشد از نبات او تا بیخی که آب از زمین جذب کند دویست ذرع باشد. ( ترجمه صیدنه ). و در اختیارات بدیعی چنین آمده : جارالنهر، گویند سلق الماء است و آن نباتی است که در آب روید و به نیلوفر ماند و اندکی از آب پیدا باشد و طبیعت وی سرد و قابض بود و حکّه و جرب وریشهای پلید و ریشهای کهن را نافع بود و بدل آن بطباط بود. و داود ضریر انطاکی آرد: جارالنهر را بجهت اینکه جز در آب و در نزدیکی آب نروید به این اسم نامیده اند، و مانند سلق الماء است جز اینکه مزغب و ریشه آن خشن و برگهایش تر و تازه و مزه آن کمی تلخ است وگل و ثمر ندارد و آنچه از آن در آب روید مانند نیلوفر بر روی آب فرش شود. طبیعت آن سرد و در دوم خشک است و خون و اسهال را بند میکند و عطش را رفع میکند و تازه و خشک آن آماس ها را فرومی نشاند و جراحات را التیام می بخشد و به اعصاب زیان میرساند و مصلحش شکر است و خوراک آن تا دو مثقال است و بدل آن ترتیزک بود.
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱- گونه ای چغندر که آنرا چغندر وحشی گویند بنحری بری . ۲ - لسان البحر .