دیکشنری
مترجم
بپرس
جادوی کردن
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
جادوی کردن. [ دُ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) سحر کردن. سحر. ( ترجمان القرآن ). ساحری.
فرهنگ فارسی
سحرکردن ساحری کردن .
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها