جادوگری

/jAdugari/

مترادف جادوگری: ساحری، سحر، فسون، افسونگری

معنی انگلیسی:
necromancy, sorcery, witchcraft, witchery, wizardry, magic

لغت نامه دهخدا

جادوگری. [ گ َ ] ( حامص مرکب ) سحر. عمل آنکه جادوی کند. عمل کسی که ساحر است. عمل جادوگر. جادوئی :
وقت شد اکنون که به جادوگری
بازگشاییم درداوری.
میرخسرو ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

عمل جادوگر جادویی سحر .

فرهنگ معین

( ~. ) (حامص . ) سحر.

فرهنگ عمید

شغل و عمل جادوگر، جادویی، سِحر.

دانشنامه آزاد فارسی

جادوگری (witchcraft)
(یا: ساحری) فن تسخیر نیروهای طبیعی و ماورای طبیعی با انجام اعمالی خاص. اگرچه جادوگری با ادیان ابتدایی رابطۀ نزدیک داشته است و امروزه آن را نوعی دین طبیعی، با محدودیت تدبیرهای شفادهی، قلمداد کرده اند اما در واقع این دو متفاوت اند. جادو درپی مهار نیروهای طبیعی و فوق طبیعی و به خدمت درآوردن آن هاست. جادو کارکردهای فراوانی داشته است، ازجمله معالجۀ امراض، جلب محبت و عشق، بارورکردن زنان نازا، خبردادن از گذشته و آینده، تولید باران و جز آن. هدف جادوگران استیلا بر نفوس فوق طبیعی به وسیلۀ ورد، طلسم و تعویذ است که با اعمال و تشریفاتی خاص صورت می گیرد. جادوگری در بیشتر جوامع ابتدایی معمول بوده و نزد کلدانی ها، مصری ها، یونانی ها و رومی ها رواج داشته است. این باورها نه تنها در میان جوامع ابتدایی، بلکه در جوامع متمدن امروزی نیز رایج است. مسیحیان نخستین با جادوگری به مخالفت برخاستند و بسیاری را به اتهام جادوگری شکنجه کردند و کشتند. اعراب قبل از اسلام به جادوگری اعتقاد داشتند و کاهنان، ساحران، رمالان و حتی دیوانگان و شاعران را واسطۀ بین انسان و عالم ارواح می دانستند. در اسلام جادو و جادوگری منع شده است. تاریخ جادوگری در اروپا چندان روشن نیست. در سنت اروپایی، جادوگری را همتای شیطان پرستی می دانستند و تعبیر اروپایی جادوگری در اواخر قرون وسطا مدون شد. مجازات مرگ برای متهمان به جادوگری از قرن ۱۵م رواج یافت و نخستین نمونۀ آن در سوئیس اتفاق افتاد (۱۴۲۷م). اولین کتاب مهم در این زمینه نیز با نام چکش ساحران در آلمان منتشر شد. پیگرد و دستگیری جادوگران بین سال های ۱۵۸۰ و ۱۶۶۰ به اوج رسید و محاکمۀ جادوگران کمابیش در سراسر اروپای غربی رایج بود. از ۱۶۸۰ محاکمۀ جادوگران در بیشتر نقاط اروپا کاهش یافت، و در ۱۷۳۶ در انگلستان مجازات اعدام برای جادوگری لغو شد. از دهۀ ۱۹۲۰ گروه هایی در اروپا و امریکا که جادوگری را با بقای آیین های دینی پیش از مسیحیت یکی می دانستند، آن را احیا کردند. در اشکالی از جادوگری امروزی، از سنت های عطاران و حکیم باشیان غیر روحانی قرون وسطا پیروی می شود. امروزه اصطلاح «شکار جادوگر» در اروپا در توصیف گرایش به مجازات مجرمان یا مخالفان سیاسی، بدون توجه به مقررات قانونی، به کار می رود.

مترادف ها

diablerie (اسم)
شیطنت، جادوگری

witchcraft (اسم)
نیرنگ، سحر، جادوگری، افسون گری

sorcery (اسم)
فریب، سحر، جادوگری، افسون گری، ساحری

sortilege (اسم)
فال، جادوگری

voodoo (اسم)
جادوگری، افسون گری، افسونگر، جادوگر سیاه پوست

black art (اسم)
سحر، جادوگری

shamanism (اسم)
جادوگری

witchery (اسم)
سحر، جادوگری، جادو

incantation (اسم)
طلسم، سحر، افسون، جادوگری، جادو، افسون گری، افسون خوانی، تبلیغات

voodooism (اسم)
جادوگری، افسون گری

wizardry (اسم)
سحر، جادوگری، افسون گری، جادویی

پیشنهاد کاربران

بپرس