جادوستان. [ س ْ / س ِ ] ( اِ مرکب ) جایگاه جادوان. محلی که جادوان در آن جمع باشند. محل سکونت جادوان. مجازاً به هندوستان نیز گفته شود : ببرم پی از خاک جادوستان شوم با سپر سوی هندوستان.
فردوسی.
چو پیداست نامت به هندوستان به چین و به روم و به جادوستان.
فردوسی.
از این پس نخوانیم هندوستان مگرخانه کید و جادوستان.
فردوسی.
فرهنگ فارسی
( اسم )۱- محلی که جادوان در آن جمع باشند ۲- هندوستان .
فرهنگ عمید
۱. جایگاه جادوگران. ۲. محل اجتماع جادوان. ۳. [مجاز] هند.
پیشنهاد کاربران
جادوستان: نامی است که در شاهنامه هندوستان یا بخشی از آن بدان نامیده شده است . ( ( بگفتند: کو سوی هندوستان، بشد ؛تا کند بندْ جادوستان ) ) ( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 314. )