دیکشنری
مترجم
بپرس
جاخالی رفتن
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
جاخالی رفتن. [ رَ ت َ ] ( مص مرکب ) بدیدار خانواده مسافر رفتن پس از سفر کردن کسی از خانواده.
فرهنگ فارسی
( مصدر ) بدیدار خانواده مسافر رفتن پس از سفرکردن او.
پیشنهاد کاربران
جاخالی رفتن : [عامیانه، اصطلاح] به دیدن خانواده ی مسافر رفتن.
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها