جابجا شده

لغت نامه دهخدا

جابجا شده. [ ب ِ ش ُ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) انتقال یافته. از جائی بجائی نقل یافته.

فرهنگ فارسی

( صفت ) انتقال یافته .

مترادف ها

floating (صفت)
شناور، متغیر، متحرک بر روی اب، فاقد وسیله اتصال، جابجا شده

shotten (صفت)
جابجا شده، بی فایده، دررفته، دلمه شده

پیشنهاد کاربران

بپرس