بگرفت دم مار را یک خارپشت اندر دهن
سر در کشید و گرد شد مانند گویی آن دغا
آن مار ابله خویش را بر خار میزد دم به دم
سوراخ سوراخ آمد او از خود زدن بر خار ها
بی صبر بود و بی حیل خود را بکشت او از عجل
... [مشاهده متن کامل]
گر صبر کردی یک زمان رستی از او آن بد لقا
بر خارپشت هر بلا خود را مزن تو هم هلا
ساکن نشین وین ورد خوان جا القضا ضاق الفضا
جلال الدین محمد بلخی
سر در کشید و گرد شد مانند گویی آن دغا
آن مار ابله خویش را بر خار میزد دم به دم
سوراخ سوراخ آمد او از خود زدن بر خار ها
بی صبر بود و بی حیل خود را بکشت او از عجل
... [مشاهده متن کامل]
گر صبر کردی یک زمان رستی از او آن بد لقا
بر خارپشت هر بلا خود را مزن تو هم هلا
ساکن نشین وین ورد خوان جا القضا ضاق الفضا
جلال الدین محمد بلخی
قضا و تقدیر الهی می آید و فضای زمین ( بر ما ) تنگ می شود .