ثیبه
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
مضاف بر تعریف قبلی: تثیبه به زنی اطلاق می گردد که بکارت وی در اثر مواقعه ( نزدیکی، رابطۀ جنسی ) زایل شده باشد/اشخاص و اموال، دکتر صفایی.
تثیبه مقابل باکره است.
تثیبه مقابل باکره است.
ثَیِبَه:به زن مطلقه یا بیوه گویند.