( ثکنة ) ثکنة. [ ث ُ ن َ ] ( ع اِ )مرکز جند. میانه و مرکز اجناد بر رایات. || مجتمع جند بر لواء و علم قائد خویش. مؤلف تاج العروس از المحکم نقل میکند که کلمه فارسی است و ج ِ عربی آن ثکن است. || گروهی از کبوتران و مرغان. || گردن بند. || حمیل. || رایت. علامت. || قبر. || چاه آتش. || مغاکچه. || نیت ایمان با کفر. ( منتهی الارب ). || پاره ای پشم که بر گردن شتر آویزند. || میانه لشکر.