ثؤلول

لغت نامه دهخدا

ثؤلول. [ ث ُءْ ] ( ع اِ ) آژخ. واروک. وارو. ( زمخشری ). بالو. پالو. زَرَک. زَلق. مهک. زگیل. گندمه. بژه سپید پوست تن. ورمهای کوچکی بسیار سخت و مانند نخود یا کوچکتر از آن و گرد و پاره ای از ارباب لغت گویند ثولول بدون همزه است و باید بجای تلفظ با همزه با واو خواند و از اقسام آن ورمها ورم قرون و ورم مسماریه است چنانکه در بحر الجواهر مسطور است. ( کشاف اصطلاحات الفنون ). || حلمه پستان. سر پستان. دگمه پستان.

فرهنگ فارسی

آزخ، زگیل، ثالیل جمع
واروک وارو بالو پالو زرک

پیشنهاد کاربران

زگیل،
ضماد سرگین گاو با سرکه درمان زگیل
زگیل Wart

بپرس