ثمیل. [ ث َ ] ( ع اِ ) شیر ترش. || آب دست دان. || ج تمیلة. رجوع به تمیلة شود.ثمیل. [ ث ُ م َ ] ( اِخ ) ابن عبداﷲ اشعری. تابعی است.