دیکشنری
مترجم
بپرس
ثمر دادن
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
ثمردادن. [ ث َ م َ دَ ] ( مص مرکب ) باردادن. میوه دادن. انتاج کردن.
فرهنگ فارسی
بار دادن میوه دادن
مترادف ها
yield
(فعل)
واگذار کردن، ثمر دادن، ارزانی داشتن، تسلیم کردن یا شدن
فارسی به عربی
محصول
پیشنهاد کاربران
پدیدآوردن
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها