ثمامیه

لغت نامه دهخدا

( ثمامیة ) ثمامیة. [ ث َ می ی َ ] ( اِخ ) گروهی از معتزله از اتباع ثمامةبن اشرس نمیری. و آنان گویند که افعال عباد را فاعلی نیست و افعال بخودی خودتولید شوند، و معرفت زائیده نظر است. و نظر واجب است پیش از شرع. و یهود و نصارا و مجوس و زنادقه در جهان دیگر خاک شوند و نه به بهشت شوند و نه به دوزخ روند و کودکان و چهارپایان نیز در همین حکم باشند. و استطاعت ، سلامت آلات بدن است از آفتها و پیشتر از فعل تواند بود و هر یک از کافران که آفریننده خود را نشناسد معذور باشد. و معارف بتمامها ضروری است و آدمی را جز اراده فعلی نیست. و ماسوای آن حادثی است بلامحدث. و جهان و ایجاد آن فعلی است که از خدای تعالی طبعاًصادر شده بالایجاب. از این رو قائل بقدم این جهان میباشند. کذا فی شرح المواقف. ( کشاف اصطلاحات الفنون ).

فرهنگ عمید

گروهی از معتزله، پیروان ثمامة بن اشرس نمیری و معاصر هارون و مٲمون، خلفای عباسی، که معتقد بودند مشرکان و زندیقان مانند بهایم خاک می شوند، نه به بهشت می روند و نه به دوزخ.

پیشنهاد کاربران

بپرس