ثله
لغت نامه دهخدا
ثلة. [ ث ِل ْ ل َ ] ( ع اِ ) رمه بزرگ از گوسفند و بز درآمیخته ، یا خاص است به رمه میش. ج ،ثِلل َ، ثِلال. || رخنه. || پشم گوسفند؛ کساء جیدالثلة. || پشم گوسپند آمیخته بموی و پشم شتر. || مناره مانندی در صحرا که زیر سایه آن آرام گیرند. || نوبت آب شتران بعد دو روز. || درم بسیار. || گل چاه برآورده شده. ج ، ثُلَل. ثِلل. ثِلال.
ثلة. [ ث ِل ْ ل َ ] ( ع اِمص ) نیستی. هلاک. ج ، ثِلل.
فرهنگ فارسی
دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] معنی ثُلَّةٌ: جماعت بسیار انبوه
معنی صَلَحَ: کارهای شایسته کرد- درستکار بود
معنی صُّلْحُ: صلح - آشتی
ریشه کلمه:
ثلل (۳ بار)
«ثُلّة» چنان که «راغب» در «مفردات» می گوید: در اصل به معنای «قطعه مجتمع از پشم» است، سپس به معنای جماعت و گروه به کار رفته است. بعضی نیز آن را از «ثَلَّ عَرْشُهُ» (تختش فرو ریخت و حکومتش قطع شد) گرفته و آن را به معنای «قَطَعَهُ» می دانند; و در اینجا به قرینه مقابله با «وَ قَلِیلٌ مِنَ الاْخِرِینَ» به معنای قطعه عظیم است.
ثُلَّة: جماعت کثیرة. این کلمه فقط سه بار چنان که نقل خواهد شد در قرآن مجید آمده است و قید کثرت در آن معتبر میباشد. دلیل کثرت گذشته از اقوام لغت نویسان، خود قرآن است که میگوید از مقابله «قلیل» میدانیم که «ثُلَّة» به معنی کثیر است. راغب گوید: ثُلّة قطعه جمع شده از پشم است و به اعتبار جماعت «ثُلَّةٌ مِنَ الاَوّلین» آمده است. در کشّاف گفته: ثلّة جماعت کثیر از مردم است و مقابل آمدن با «قلیل» در دالّ بودن آن بر کثرت کافی است، سپس کشّاف در این باره شعری میگوید: ثُلّة جمع کثیر از مردم است و اصل آن از کسر (شکستن) است و گویا این جمع از کلّ مردم شکیته و بریده شده است. طبرسی در معنی آیه فوق آن راجماعت کثیرالعدد معنی کرده است . بیضاوی نیز جمع کثیر گفته است. ابن اثیر در نهایه حدیثی درباره مصالحه با اهل نجران نقل کرده که لفظ آن چنین است: «لَهُمْ ذِمَّةُ اللّهِ وَ ذِمَّةُ رَسُولِهِ عَلی دِیارِهِمْ وَ اَمْوالِهِمْ وَ ثُلَّتِهِمْ» در این حدیث ثلّة شامل تمام جمعیّت است. در صحاح آمده: به جمع کثیر از گوسفندان ثُلَّة (به ضمّ و فتح اوّل) گویند...و چون بزها و گوسفندان جمع و زیاد شدند به مجموع آن دو ثلّة(به فتح اول) :ثلّة(به ضم اوّل) جماعت مردم است. نا گفته نماند: کثرت در آن نیز ملحوظ است و گرنه فتح اوّل و ضمّ آن تأثیری در اصل مادّه ندارد. در اقرب الموارد نیز مثل صحاح گفته است. در قاموس هست: ثَلّة به فتح اول جماعت گوسفندان و بزها یا جمع کثیر از غنم و یا از گوسفند فقط... و به ضمّ اوّل جناعت مردم و یا دراهم کثیره است. به هر حال کثرت در «ثلّة» ملحوظ است اکنون میرسیم به آیاتیکه این کلمه در آنها به کار رفته است در این آیات چنانکه میبینیم اهل آخرت به سه دسته تقسیم میشوند: اصحاب میمنه، اصحاب مشئمه، سابقوق. آن وقت تا آیه پنجاه و هفتم احوال این سه دسته نقل شده است اصحاب شمال اهل عذاب اند و فرق سابقون با اصحاب مانند زندگی شهری و بهشت اصحاب میمنه قدری از آن پائینتر نقل شده است، نظیر این تفاوت در سوره الرحمن آیه 46 تا آخر سوره نیز مشاهده میشود (این: نظر نگارنده است شاید هم درست نباشد طالبین به این دو سوره رجوع کنند) دیگر آنکه درباره سابقون فرموده «ثُلَّةٌ مِنَ الْاَوَّلینَ وَ قَلیلٌ مِنَ الْآخِرینَ» ولی درباره اصحاب میمنه در آیه 39 و 40 فرموده «ثُلَّةٌ مِنَ الْاَوَّلینَ وَ ثُلَّةٌ مِنَ الْاخِرینَ». پس سابقون جمع کثیری از امّتهای گذشته و عدّه کمی ازاین امّت اند، ولی اصحاب میمنه جمعیّت زیادی از امّتهای سلف و جمعیّت زیادی از این امّت اند و در نتیجه، اکثریت جمعیّت بهشت را اصحاب میمنه تشکیل میدهند. در آیه 5 و 6 سوره انسان و آیه 23 تا 28 سوره مطففین نیز فرق مختصری درباره سابقون و اصحاب میمنه ذکر شده است و آن اینکه: اصحاب میمنه شرابی مینوشند که مقداری از شراب چشمه مقرّبین به آن مخلوط است. مقصود از «اوّلین» که مقرّبین آنها جمع کثیری اند چیست؟ ظاهر آیه آنست که مراد از «اوّلین» امّتهای گذشته و مراد از «آخرین» امت اسلام است و آنچه گفتهاند: اولین، اوائل امّت اسلام و «آخرین» اواخر آن است از ظاهر آیه به دست نمیآید. علی هذا این سئوال پیش میآید که این مقرّبون کیستند و چرا از امتهای گذشته زیاد و در این امّت تعداد آنها کم است؟ به نظر میآید: مراد از سابقون پیامبران و اوصیاء و ائمه اطهار و شهیدان و بندگان خاصّ خدا باشند که طبقه ممتازاند. از «تلّة» و «قلیل» نباید فکر کرد که مثلا صد نفر از گذشتگان و بیست نفر از آخرین اند و شاید این ثلّة و قلیل از میلیاردها نفر تشکیل گردند منتهی عدّه آنها از گذشتگان بیشتر از آیندگان است. در تفسیر صافی از کافی از امام صادق علیه السلام نقل است که مراد از سابقون، پیامبران و خواص عباداللّهاند. و در تفسیر برهان نیز چند حدیث در همین مضمون است و چون پیامبران و اوصیاء از امّتهای گذشته زیاد بودهاند لذا «ثُلَّةُ مِنَ الْاَوَّلینَ وَ قَلیلٌ مِنَ الْاخِرینَ» فرموده است. نا گفته نماند: مدّت امّتهای گذشته محدود بود و امّت اسلامی تا قیامت ادامه دارد،: بدین حساب امّت اسلامی از اصحاب میمنه بیشتر از امّتهای دیگر خواهد بود علی هذا «ثُلَّةُ مِنَ الْاَوَّلینَ وَ قَلیلٌ مِنَ الْاخِرینَ» در خصوص اصحاب یمین در اسلام نسبت به مقرّبین در امتّهای گذشته بالعکس میباشد.
معنی صَلَحَ: کارهای شایسته کرد- درستکار بود
معنی صُّلْحُ: صلح - آشتی
ریشه کلمه:
ثلل (۳ بار)
«ثُلّة» چنان که «راغب» در «مفردات» می گوید: در اصل به معنای «قطعه مجتمع از پشم» است، سپس به معنای جماعت و گروه به کار رفته است. بعضی نیز آن را از «ثَلَّ عَرْشُهُ» (تختش فرو ریخت و حکومتش قطع شد) گرفته و آن را به معنای «قَطَعَهُ» می دانند; و در اینجا به قرینه مقابله با «وَ قَلِیلٌ مِنَ الاْخِرِینَ» به معنای قطعه عظیم است.
ثُلَّة: جماعت کثیرة. این کلمه فقط سه بار چنان که نقل خواهد شد در قرآن مجید آمده است و قید کثرت در آن معتبر میباشد. دلیل کثرت گذشته از اقوام لغت نویسان، خود قرآن است که میگوید از مقابله «قلیل» میدانیم که «ثُلَّة» به معنی کثیر است. راغب گوید: ثُلّة قطعه جمع شده از پشم است و به اعتبار جماعت «ثُلَّةٌ مِنَ الاَوّلین» آمده است. در کشّاف گفته: ثلّة جماعت کثیر از مردم است و مقابل آمدن با «قلیل» در دالّ بودن آن بر کثرت کافی است، سپس کشّاف در این باره شعری میگوید: ثُلّة جمع کثیر از مردم است و اصل آن از کسر (شکستن) است و گویا این جمع از کلّ مردم شکیته و بریده شده است. طبرسی در معنی آیه فوق آن راجماعت کثیرالعدد معنی کرده است . بیضاوی نیز جمع کثیر گفته است. ابن اثیر در نهایه حدیثی درباره مصالحه با اهل نجران نقل کرده که لفظ آن چنین است: «لَهُمْ ذِمَّةُ اللّهِ وَ ذِمَّةُ رَسُولِهِ عَلی دِیارِهِمْ وَ اَمْوالِهِمْ وَ ثُلَّتِهِمْ» در این حدیث ثلّة شامل تمام جمعیّت است. در صحاح آمده: به جمع کثیر از گوسفندان ثُلَّة (به ضمّ و فتح اوّل) گویند...و چون بزها و گوسفندان جمع و زیاد شدند به مجموع آن دو ثلّة(به فتح اول) :ثلّة(به ضم اوّل) جماعت مردم است. نا گفته نماند: کثرت در آن نیز ملحوظ است و گرنه فتح اوّل و ضمّ آن تأثیری در اصل مادّه ندارد. در اقرب الموارد نیز مثل صحاح گفته است. در قاموس هست: ثَلّة به فتح اول جماعت گوسفندان و بزها یا جمع کثیر از غنم و یا از گوسفند فقط... و به ضمّ اوّل جناعت مردم و یا دراهم کثیره است. به هر حال کثرت در «ثلّة» ملحوظ است اکنون میرسیم به آیاتیکه این کلمه در آنها به کار رفته است در این آیات چنانکه میبینیم اهل آخرت به سه دسته تقسیم میشوند: اصحاب میمنه، اصحاب مشئمه، سابقوق. آن وقت تا آیه پنجاه و هفتم احوال این سه دسته نقل شده است اصحاب شمال اهل عذاب اند و فرق سابقون با اصحاب مانند زندگی شهری و بهشت اصحاب میمنه قدری از آن پائینتر نقل شده است، نظیر این تفاوت در سوره الرحمن آیه 46 تا آخر سوره نیز مشاهده میشود (این: نظر نگارنده است شاید هم درست نباشد طالبین به این دو سوره رجوع کنند) دیگر آنکه درباره سابقون فرموده «ثُلَّةٌ مِنَ الْاَوَّلینَ وَ قَلیلٌ مِنَ الْآخِرینَ» ولی درباره اصحاب میمنه در آیه 39 و 40 فرموده «ثُلَّةٌ مِنَ الْاَوَّلینَ وَ ثُلَّةٌ مِنَ الْاخِرینَ». پس سابقون جمع کثیری از امّتهای گذشته و عدّه کمی ازاین امّت اند، ولی اصحاب میمنه جمعیّت زیادی از امّتهای سلف و جمعیّت زیادی از این امّت اند و در نتیجه، اکثریت جمعیّت بهشت را اصحاب میمنه تشکیل میدهند. در آیه 5 و 6 سوره انسان و آیه 23 تا 28 سوره مطففین نیز فرق مختصری درباره سابقون و اصحاب میمنه ذکر شده است و آن اینکه: اصحاب میمنه شرابی مینوشند که مقداری از شراب چشمه مقرّبین به آن مخلوط است. مقصود از «اوّلین» که مقرّبین آنها جمع کثیری اند چیست؟ ظاهر آیه آنست که مراد از «اوّلین» امّتهای گذشته و مراد از «آخرین» امت اسلام است و آنچه گفتهاند: اولین، اوائل امّت اسلام و «آخرین» اواخر آن است از ظاهر آیه به دست نمیآید. علی هذا این سئوال پیش میآید که این مقرّبون کیستند و چرا از امتهای گذشته زیاد و در این امّت تعداد آنها کم است؟ به نظر میآید: مراد از سابقون پیامبران و اوصیاء و ائمه اطهار و شهیدان و بندگان خاصّ خدا باشند که طبقه ممتازاند. از «تلّة» و «قلیل» نباید فکر کرد که مثلا صد نفر از گذشتگان و بیست نفر از آخرین اند و شاید این ثلّة و قلیل از میلیاردها نفر تشکیل گردند منتهی عدّه آنها از گذشتگان بیشتر از آیندگان است. در تفسیر صافی از کافی از امام صادق علیه السلام نقل است که مراد از سابقون، پیامبران و خواص عباداللّهاند. و در تفسیر برهان نیز چند حدیث در همین مضمون است و چون پیامبران و اوصیاء از امّتهای گذشته زیاد بودهاند لذا «ثُلَّةُ مِنَ الْاَوَّلینَ وَ قَلیلٌ مِنَ الْاخِرینَ» فرموده است. نا گفته نماند: مدّت امّتهای گذشته محدود بود و امّت اسلامی تا قیامت ادامه دارد،: بدین حساب امّت اسلامی از اصحاب میمنه بیشتر از امّتهای دیگر خواهد بود علی هذا «ثُلَّةُ مِنَ الْاَوَّلینَ وَ قَلیلٌ مِنَ الْاخِرینَ» در خصوص اصحاب یمین در اسلام نسبت به مقرّبین در امتّهای گذشته بالعکس میباشد.
wikialkb: ثُلّة
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید