ثلثان

لغت نامه دهخدا

ثلثان. [ ث ُ ل ُ ] ( ع اِ ) دو سه یک. دو حصه از جمله سه حصه. ( غیاث اللغة ). رجوع به دو ثلث شود. چهار دانگ. ( زمخشری ). || ثلثان شدن شراب ؛ جوشاندن شراب تا آنکه دو ثلث آن تبخیر شود و یک ثلث بجای ماند. || ثلثان و ربع، پنج دانگ و نیم. ( زمخشری ).

ثلثان. [ ث َ ل ِ / ث َ ل َ] ( ع اِ ) عنب الثعلب. سگ انگور. تاجریزی. طولیدون. فنا . ( اختیارات بدیعی ). غرغره کردن با آب آن ورم زبانرا نافع باشد و خوردن آن قطع احتلام کند. ( برهان قاطع ). رجوع به تاجریزی شود.

فرهنگ فارسی

دوثلث، دوسه یک، دوحصه ازسه حصه چیزی
( اسم ) تاجریزی .
عنب الثعلب سگ انگور

فرهنگ معین

(تُ لُ ) [ ع . ] (اِ. ) دو سه یک ، دو حصه از جملة سه حصه .

فرهنگ عمید

عنب الثعلب، سکنگور، تاجریزی.
دوسوم، دو قسمت از سه قسمت چیزی.
* ثلثان شدن شراب: [قدیمی] جوشاندن شراب تا دوثلث آن تبخیر شود و یک ثلث باقی بماند.

پیشنهاد کاربران

بپرس