[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
ثقل (۲۸ بار)
(بروزن عنب) سنگینی ثقیل یعنی سنگین. اصل آن در اجسام است و در معانی نیز میآید (مفردات) ، ثقیل به معنی سنگین است صفت روز قیامت و نیز صفت قول آمده است ، . ثقال بضّم و فتح اوّل به معنی ثقیل است و جمع آن ثِقال (بروزن رجال است) مثل ، تا چون باد ابرهای سنگین را برداشت. سحاب چنان که در اقرب الموارد گفته اسم جنس جمعی است صفت آن گاهی بنا بر لفظش مفرد میآید مثل ، و گاهی بنا بر معنایش جمع میآید نظیر آیه فوق. در مجمع ذیل آیه 12 سوره رعد فرموده: سَحابه است. ولی قول اقرب الموارد درستتر است زیرا در آن صورت صفت آن همواره جمع میآید حال آن که در «والحساب المسخّر» مفرد آمده است. اَثقال جمع ثِقل (بروزن علم) است و آن چیزی است که حملش سنگین است بنابراین معنای این است که چهار پایان بارهای شما را حمل میکنند. مِثقال: چیزی است که با آن وزن میکنند (سنگ) (مفردات، اقرب الموارد) در اوّلی گوید: مثقال نام هر سنگ است. و مثقال الشیءِ وزن آن است. «مِثقالُ ذَرَّةٍ» یعنی هم وزن مورچه در این جا لازم است چند آیه را بررسی کنیم... الف: مراد از این «ثَقُلَت فِی السَّمواتِ وَ الاَرضِ» چیست و چرا قیامت در آسمانها و زمین سنگین شده است؟ در المیزان آمده: مراد آن است که دانستن آن سنگین است و آن به عینه سنگینی وجود قیامت است یا مراد سنگینی وضع آن بر اهل آسمانها و زمین است زیرا در آن شدائد و عقبات و غیره هست! یا این که وقوع آن بر مردم سنگین است چون توأم با از بین رفتن نظام کنونی است... و بالاخره ثبوت آن و علم به آن و صفات آن، همه سنگین است (باختصار). المنار گوید: وقوع آن سنگین و امر آن در آسمانها و زمین بر اهل آن دو بزرگ است. از قتاده نقل شده که علم آن بر اهل آسمانها و زمین سنگین است. ناگفته نماند: فاعل «ثقلت» ساعة و قیامت است نباید چیزی مانند علم و غیره بر آن اضافه کنیم بلکه خود قیامت، سنگین و واقعه مهمّی است و چنان سنگین است که آسمانها و زمین از سنگینی آن خورد میشوند و از بین میروند و این نظام هستی تاب تحمل آن را ندارد. کوبنده خطرناکی است که کوهها را مثل پشم رنگارنگ حلّاجی شده، ریز ریز میکند و زمین و کوهها را یک جا میکوبد ، آسمان را میشکافد، کواکب را پراکنده میکند و... علی هذا باید گفت: وقوع آن که خودِ آن است، واقعه سنگین و مهّم است. این سنگینی اجسام نیست بلکه سنگینی مرض و سنگینی آن کس که غرامت بیشتر پرداخته است نظیر در آیه که ثقیل صفت «یوم» آمده، متحمل است سنگینی آن بر مردم مراد باشد. ب: تثاقل اظهار سنگینی نفس و به عبارت دیگر عدم میل است یعنی: چه شده بر شما چون گویند در راه خدا کوچ کنید سنگینی میکنید به سوی زمین و میخواهید بمانید و خارج نشوید. ج: ملاحظه قبل و بعد آیه و آیات دیگر نشان میدهد که مراد سنگینی تبلیغ آن بر آن حضرت است. درست است که قرآن برنامه حق و فطرت است ولی تبلیغ آن بر یک فرد که تمام محیط به مخالفت با او برخاسته بودند طاقت فرسا بود. آیه شریفه درباره پیشوایان باطل است که هم حامل گناهان دیگر که به جهت واداشتنِ دیگران به گناه، کسب کردهاند به عبارت دیگری گناه کسانی که تعلیم کردهاند و بدعت گذاشتهاند. که در اسلام ثابت است هر که دیگران را به گناه وا دارد و بدعت گذارد مثل گناه تمام مرتکبین آن بدعت، به پای اوست و مرتکبین نیز در مقابل عمل خود گناهکارند. ه: اثقال چنان که گفته شد به معنی چیزهای سنگین کننده و به معنای بار است معنی آیه این است: آنگاه که زمین زلزله خود را شروع کند و بارهای خود را بیرون ریزد. نظیر این آیه است: انداختن زمین محتویات خود را و خالی ماندنش نظیر اخراج اَثقال است. ممکن است مراد از آن تخلیه نیروهای زمین و انفاک ذرّات آن از یکدیگر باشد. ولی ملاحظه هر دو آیه نشان میدهد که زمین بعد از اخراج اِثقال خود از بین نخواهد رفت بلکه از آن اثقال خال یخواهد ماند، در این صورت باید گفت: مراد ذرّات ابدان مردگان و اعمال و اسرار آنهاست نظیر بیرون ریختن تخمها در اثر روئیدن. مثلاً تخم هائی که در مزارعهای کاشتهایم بعد از روئیدن آنها میتوانیم بگوئیم: زمین آن چه در شکم داشت بیرون ریخت، مؤیّد این معنی آیه بعد است که فرموده «یَؤمَئِذٍ تُحَدِّثُ اَخبارَها» از این به نظر میآید که «اخبار» هم از اثقال زمین است آیه که در «بعثر» گذشت نیز به این مطلب یاری میکند. و: آیات قرآن روشن میکند که گناهان ثقل و سنگینی دارند و عَرَض نیستند نظیر آیه 13 عنکبوت و آیه و همچنین حسنات وزن. ثقل دارند. بطور خلاصه باید دانست که عمل خوب و بد به شکل نیرو که از مادّه سرچشمه میگیرد دارای وزن و سنگینی است و روز قیامت که آدمی عمل مجسّم شده خود را خواهد دید این حقیقت به وضوح بروی مسّلم خواهد گردید. باقی مطلب در (وزن و عمل) دیده شود.
ثقل (۲۸ بار)
(بروزن عنب) سنگینی ثقیل یعنی سنگین. اصل آن در اجسام است و در معانی نیز میآید (مفردات) ، ثقیل به معنی سنگین است صفت روز قیامت و نیز صفت قول آمده است ، . ثقال بضّم و فتح اوّل به معنی ثقیل است و جمع آن ثِقال (بروزن رجال است) مثل ، تا چون باد ابرهای سنگین را برداشت. سحاب چنان که در اقرب الموارد گفته اسم جنس جمعی است صفت آن گاهی بنا بر لفظش مفرد میآید مثل ، و گاهی بنا بر معنایش جمع میآید نظیر آیه فوق. در مجمع ذیل آیه 12 سوره رعد فرموده: سَحابه است. ولی قول اقرب الموارد درستتر است زیرا در آن صورت صفت آن همواره جمع میآید حال آن که در «والحساب المسخّر» مفرد آمده است. اَثقال جمع ثِقل (بروزن علم) است و آن چیزی است که حملش سنگین است بنابراین معنای این است که چهار پایان بارهای شما را حمل میکنند. مِثقال: چیزی است که با آن وزن میکنند (سنگ) (مفردات، اقرب الموارد) در اوّلی گوید: مثقال نام هر سنگ است. و مثقال الشیءِ وزن آن است. «مِثقالُ ذَرَّةٍ» یعنی هم وزن مورچه در این جا لازم است چند آیه را بررسی کنیم... الف: مراد از این «ثَقُلَت فِی السَّمواتِ وَ الاَرضِ» چیست و چرا قیامت در آسمانها و زمین سنگین شده است؟ در المیزان آمده: مراد آن است که دانستن آن سنگین است و آن به عینه سنگینی وجود قیامت است یا مراد سنگینی وضع آن بر اهل آسمانها و زمین است زیرا در آن شدائد و عقبات و غیره هست! یا این که وقوع آن بر مردم سنگین است چون توأم با از بین رفتن نظام کنونی است... و بالاخره ثبوت آن و علم به آن و صفات آن، همه سنگین است (باختصار). المنار گوید: وقوع آن سنگین و امر آن در آسمانها و زمین بر اهل آن دو بزرگ است. از قتاده نقل شده که علم آن بر اهل آسمانها و زمین سنگین است. ناگفته نماند: فاعل «ثقلت» ساعة و قیامت است نباید چیزی مانند علم و غیره بر آن اضافه کنیم بلکه خود قیامت، سنگین و واقعه مهمّی است و چنان سنگین است که آسمانها و زمین از سنگینی آن خورد میشوند و از بین میروند و این نظام هستی تاب تحمل آن را ندارد. کوبنده خطرناکی است که کوهها را مثل پشم رنگارنگ حلّاجی شده، ریز ریز میکند و زمین و کوهها را یک جا میکوبد ، آسمان را میشکافد، کواکب را پراکنده میکند و... علی هذا باید گفت: وقوع آن که خودِ آن است، واقعه سنگین و مهّم است. این سنگینی اجسام نیست بلکه سنگینی مرض و سنگینی آن کس که غرامت بیشتر پرداخته است نظیر در آیه که ثقیل صفت «یوم» آمده، متحمل است سنگینی آن بر مردم مراد باشد. ب: تثاقل اظهار سنگینی نفس و به عبارت دیگر عدم میل است یعنی: چه شده بر شما چون گویند در راه خدا کوچ کنید سنگینی میکنید به سوی زمین و میخواهید بمانید و خارج نشوید. ج: ملاحظه قبل و بعد آیه و آیات دیگر نشان میدهد که مراد سنگینی تبلیغ آن بر آن حضرت است. درست است که قرآن برنامه حق و فطرت است ولی تبلیغ آن بر یک فرد که تمام محیط به مخالفت با او برخاسته بودند طاقت فرسا بود. آیه شریفه درباره پیشوایان باطل است که هم حامل گناهان دیگر که به جهت واداشتنِ دیگران به گناه، کسب کردهاند به عبارت دیگری گناه کسانی که تعلیم کردهاند و بدعت گذاشتهاند. که در اسلام ثابت است هر که دیگران را به گناه وا دارد و بدعت گذارد مثل گناه تمام مرتکبین آن بدعت، به پای اوست و مرتکبین نیز در مقابل عمل خود گناهکارند. ه: اثقال چنان که گفته شد به معنی چیزهای سنگین کننده و به معنای بار است معنی آیه این است: آنگاه که زمین زلزله خود را شروع کند و بارهای خود را بیرون ریزد. نظیر این آیه است: انداختن زمین محتویات خود را و خالی ماندنش نظیر اخراج اَثقال است. ممکن است مراد از آن تخلیه نیروهای زمین و انفاک ذرّات آن از یکدیگر باشد. ولی ملاحظه هر دو آیه نشان میدهد که زمین بعد از اخراج اِثقال خود از بین نخواهد رفت بلکه از آن اثقال خال یخواهد ماند، در این صورت باید گفت: مراد ذرّات ابدان مردگان و اعمال و اسرار آنهاست نظیر بیرون ریختن تخمها در اثر روئیدن. مثلاً تخم هائی که در مزارعهای کاشتهایم بعد از روئیدن آنها میتوانیم بگوئیم: زمین آن چه در شکم داشت بیرون ریخت، مؤیّد این معنی آیه بعد است که فرموده «یَؤمَئِذٍ تُحَدِّثُ اَخبارَها» از این به نظر میآید که «اخبار» هم از اثقال زمین است آیه که در «بعثر» گذشت نیز به این مطلب یاری میکند. و: آیات قرآن روشن میکند که گناهان ثقل و سنگینی دارند و عَرَض نیستند نظیر آیه 13 عنکبوت و آیه و همچنین حسنات وزن. ثقل دارند. بطور خلاصه باید دانست که عمل خوب و بد به شکل نیرو که از مادّه سرچشمه میگیرد دارای وزن و سنگینی است و روز قیامت که آدمی عمل مجسّم شده خود را خواهد دید این حقیقت به وضوح بروی مسّلم خواهد گردید. باقی مطلب در (وزن و عمل) دیده شود.
wikialkb: ثِقَالا