لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
ثر: ( در زبان عربی ) ابری سیاه ؛. ( لغتنامه دهخدا )
ثَرّ: ( در زبان عربی ) ابر بسیارباران ؛. لجی. ( دهار ) . ( لغتنامه دهخدا )
ابر بخشنده و پر باران را هم سحاب ثرء میگویند پس ثروتمندی لایق افراد خسیس و لعیم نیست و شخص صاحب مال و منال بخشنده و جواد را باید ثروتمند گفت
تبذیر و ریزش هم هست چون اگر یک چیز خیس را در حایی خشک بگذاریم مقداری از رطوبت خود را اثر تری میگذارد
ثرء بخشندگی از وجود خود است که واژه اثر و ایثار از آن گرفته شده است
بسیار فراوان و مادر واژه ثروت و کثیر و کوثر است