ثخین
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱- ستبر و سخت. ۲- محکم استوار. ۳- غلیظ . ۴- حلیم بردبار بارزانت رزین .
سطبر و سخت محکم غلیظ حلیم
فرهنگ معین
پیشنهاد کاربران
ثخین یک واژه ی تازی است، برابرواژه ی پارسیش می شود: ستبر.
پارسی را پاس بداریم.
پارسی را پاس بداریم.