ثخانت

لغت نامه دهخدا

ثخانت. [ ث ِ ن َ ] ( ع مص ) ثخونت. ثَخن. سطبر و سخت گردیدن. || استوار شدن.

فرهنگ فارسی

سفت و سخت شدن، ستبر شدن
( مصدر ) ستبر و سخت گردیدن ثخن ثخانت.
ثخونت ثخن سطبر و سخت گردیدن

فرهنگ عمید

سفت وسخت شدن، ستبری.

پیشنهاد کاربران

بپرس