ثبوتی

/sobuti/

لغت نامه دهخدا

ثبوتی. [ ث ُ ] ( ص نسبی ) مقابل سلبی. یطلق علی ما لایکون السلب جزءً من مفهومه و علی ما من شأنه الوجود الخارجی و علی الموجود الخارجی. و یرادف الثبوتی الوجودی. و یجی فی محله. رجوع به اثباتی شود.

ثبوتی. [ ث ُ ]( اِخ ) شاعری است و او را دیوانی است بترکی وی اشربه و معاجین در بازار قرامان قسطنطنیه میفروخته است.

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱- منسوب به ثبوت اثباتی مقابل سلبی . ۲- اطلاق میشود بدانچه که سلب حزیی از مفهومش نباشد. ۳- آنچه که شانش وجود خارجی است و نیز بر موجود خارجی اطلاق گردد وجودی . یا صفات ثبوتی . صفاتی که حق تعالی داراست مانند: قادر عالم حی مرید مدرک ازلی ابدی متکلم صادق .
شاعری است و او را دیوانی است بترکی وی اشربه و معاجین در بازار قرامان قسطنطنیه میفروخته است

فرهنگ معین

( ~. ) [ ع - فا. ] (ص نسب . ) اثباتی . مق سلبی . ، صفات ~صفاتی که حق تعالی دارا است . مانند: قادر، عالم ، ازلی ، ابدی ، صادق .

پیشنهاد کاربران

صفات ثبوتی، صفات خداوند متعال است و هفت ( ٧ ) تا می باشند: ١ - حیات ٢ - علم ٣ - اراده ٤ - قدرت ٥ - سمع ٦ - بصر ٧ - کلام.
عدّه ای از علماء یک صفت هشتم ( ٨ ) هم به صفات ثبوتی اضافه میکنن آن هم "تکوین" هست. ( یعنی خلق کردن )
صفاتی که برای خداوند است
مثل: قادر ، عالم ، فاضل ، بصیر، . . . .

بپرس