ثبات رای


معنی انگلیسی:
consistency

پیشنهاد کاربران

ثبات رای ؛ پایداری اراده. استواری عزم. استحکام فکر و اراده : با آنچه ملک عادل انوشیروان کسری بن قباد را سعادت ذات. . . و ثبات رای. . . حاصل است می بینم که کارهای زمانه میل به ادبار دارد. ( کلیله و دمنه ) . رجوع به ثبات شود.
استقامت رأی ؛ ثبات اراده.
افق
درستی عقیده - راستی اراده و قصد و نیت

بپرس