ثب

لغت نامه دهخدا

ثب. [ ث َب ب ] ( ع مص ) نشستن با تمکین و وقار. || ثَب امر؛ راست و تمام گردیدن کار.

فرهنگ فارسی

نشستن با تمکین و وقار ثب امر راست و تمام گردیدن کار

پیشنهاد کاربران

بپرس