[ویکی الکتاب] معنی ثَاوِیاً: مقیم - کسی که در جایی مسکن یا اقامت کند
ریشه کلمه:
ثوی (۱۴ بار)
«ثاوی»، از مادّه «ثوی»، به معنای اقامه توأم با استقرار است، و به همین جهت، جایگاه و قرارگاه را «مثوی» می گویند.
ثواء: اقامت. در اهل مدین مقیم نبودهای. مثوی: اقامتگاه گفت آتش اقامتگاه شماست. ظاهر آنست که «متقلّبکم و مثواکم» هر دو مصدر میمی به معنی انتقال و استمرار و حرکت و سکون داناست. نگارنده قبلا این احتمال را داده بودم بعدا دیدم المیزان نیز آن را ظاهر خوانده است .
ریشه کلمه:
ثوی (۱۴ بار)
«ثاوی»، از مادّه «ثوی»، به معنای اقامه توأم با استقرار است، و به همین جهت، جایگاه و قرارگاه را «مثوی» می گویند.
ثواء: اقامت. در اهل مدین مقیم نبودهای. مثوی: اقامتگاه گفت آتش اقامتگاه شماست. ظاهر آنست که «متقلّبکم و مثواکم» هر دو مصدر میمی به معنی انتقال و استمرار و حرکت و سکون داناست. نگارنده قبلا این احتمال را داده بودم بعدا دیدم المیزان نیز آن را ظاهر خوانده است .
wikialkb: ثَاوِیا