ثانیا

/sAniyan/

برابر پارسی: دوم، دوم آنکه، دیگر بار | ( ثانیاً ) دوم این که، دوم

معنی انگلیسی:
secondarily, secondly, second

لغت نامه دهخدا

( ثانیاً ) ثانیاً. [ یَن ْ ] ( ع ق ) دوم بار. || باز. || دیگر. || بار دیگر. ددیگر. || دوباره. || سپس.

فرهنگ فارسی

۱- دوم . ۲- دوم بار بار دیگر دیگر دوباره . ۳- پس سپس .
دوم بار باز دیگر بار دیگر

فرهنگ معین

( ثانیاً ) (یَ نْ ) [ ع . ] (ق . ) ۱ - دوم . ۲ - بار دوم .

فرهنگ عمید

در مرتبۀ دوم، علاوه بر مورد اول.

پیشنهاد کاربران

دوم انکه، دوم اینکه، مترادف های این واژه هستند. در متون کهن گاهی دودیگر که ( ددیگر که ) نیز امده که ان هم با ثانیا هم معنی است
دیگر آن که
دومن

بار دیگر

بپرس