ثانیا

/sAniyan/

برابر پارسی: دوم، دوم آنکه، دیگر بار | ( ثانیاً ) دوم این که، دوم

معنی انگلیسی:
secondarily, secondly, second

لغت نامه دهخدا

( ثانیاً ) ثانیاً. [ یَن ْ ] ( ع ق ) دوم بار. || باز. || دیگر. || بار دیگر. ددیگر. || دوباره. || سپس.

فرهنگ فارسی

۱- دوم . ۲- دوم بار بار دیگر دیگر دوباره . ۳- پس سپس .
دوم بار باز دیگر بار دیگر

فرهنگ معین

( ثانیاً ) (یَ نْ ) [ ع . ] (ق . ) ۱ - دوم . ۲ - بار دوم .

فرهنگ عمید

در مرتبۀ دوم، علاوه بر مورد اول.

پیشنهاد کاربران

ثانیا: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست:
دیگر این که ( دری )
همدیسان hamdisān ( کردی )
بسیار عالی، در ادامه یک مقاله کامل و آماده به زبان فارسی برای شما تنظیم کرده ام که می توانید از آن استفاده کنید:
- - -
�ثا در متن های قدیمی برای پسوند در اسمهای مکان ها استفاده شده است
مقاله: پسوند مکانی کهن �‑ثا� در اسامی جغرافیایی خاورمیانه: تحلیل تاریخی و زبان شناختی
...
[مشاهده متن کامل]

چکیده:
این مقاله به بررسی پسوند کهن�‑ثا� می پردازد که در اسامی برخی از اماکن جغرافیایی در خاورمیانه و به ویژه در متون تاریخی مرتبط با ایران دیده می شود. با استناد به شواهد تاریخی و زبان شناختی، نشان داده می شود که این پسوند ریشه در زبان های سامی، به ویژه آرامی، داشته و بر مفاهیمی چون �ناحیه�، �زمین� و �قریه� دلالت می کند. این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی و با گردآوری داده ها از متون کهن، در پی اثبات این فرضیه است که �‑ثا� یک نشانه مکانی معنی دار در نام گذاری جغرافیایی دوران باستان بوده است. نمونه های شاخصی چون �بُراتَبا�، �جِبتا� و �مِصراتا� مورد تحلیل قرار خواهند گرفت.
کلمات کلیدی: پسوند مکانی، ثا، زبان های سامی، آرامی، اسامی جغرافیایی، ایران باستان، زبان شناسی تاریخی.
١. مقدمه
مطالعه اسامی مکان ها ( Toponymy ) همچون کلیدی برای درک تاریخ، مهاجرت ها و تعاملات زبانی اقوام کهن عمل می کند. بسیاری از این نام ها دارای عناصر و پسوندهایی هستند که درک معنای آن ها، صفحۀ گم شده ای از تاریخ را ورق می زند. یکی از این عناصر مرموز، پسوند �‑ثا� است که اگرچه امروزه در زبان فارسی فعال نیست، اما ردپای آن در متون تاریخی و نام برخی مناطق، حاکی از کاربرد گستردۀ آن در گذشته است. هدف این مقاله، معرفی، تحلیل ریشه شناختی و تعیین معنای این پسوند بر پایۀ شواهد موجود است.
٢. پیشینۀ پژوهش و روش تحقیق
با جست وجو در منابع زبان شناسی ایرانی و سامی، می توان پی برد که اشاره های پراکنده ای به این پسوند شده است، اما تاکنون پژوهش جامعی برای گردآوری سیستماتیک نمونه ها و تحلیل آن انجام نشده است. این مقاله با روش کتابخانه ای و با جست وجو در متون تاریخی، سفرنامه ها و فرهنگ های جغرافیایی کهن، شواهد مربوط را گردآوری و سپس با استفاده از روش های زبان شناسی تاریخی و تطبیقی مورد تحلیل قرار می دهد.
٣. تحلیل داده ها و یافته ها
٣ - ١. ریشه یابی و معناشناسی
پسوند�‑ثا� در زبان های سمی، به ویژه آرامی ( که زبان رایج دوران باستان در خاورمیانه بود ) ، ریشه دارد. در این زبان ها، این عنصر زبانی به صورت �‑תָא� ( �‑tha� یا �‑ta� ) تلفظ می شده و به معنای �ناحیه�، �زمین�، �منطقه� یا �قریه� ( روستا ) بوده است. این پسوند برای تبدیل یک اسم یا صفت به یک نام مکان به کار می رفته است.
٣ - ٢. شواهد و مصادیق
نمونه های متعددی از کاربرد این پسوند در اسامی جغرافیایی وجود دارد که از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد:
� بُراتَبا ( Barāthā ) : نام منطقه ای تاریخی در نزدیکی بغداد. �بر� در زبان های سامی می تواند به معنای �زمین� یا �ناحیه بیرون شهر� باشد. بنابراین �براثا� به معنای �ناحیۀ بیرون شهر� یا �دشت� است.
� جِبتا ( Jibthā ) : نام روستایی در سوریه یا بین النهرین شمالی. �جب� می تواند مخفف �جبل� به معنای کوه باشد. پس �جبثا� به معنای �منطقه کوهستانی� است.
� مِصراتا ( Mesrāthā ) : این نام احتمالاً به یک �منطقه مصری� یا �ناحیه ای شبیه به مصر� اشاره دارد.
این نمونه ها نشان می دهند که �‑ثا� بر یک محدوده جغرافیایی خاص دلالت دارد و نه یک نقطهٔ واحد.
۴. بحث و نتیجه گیری
یافته های این پژوهش به وضوح نشان می دهد که پسوند�‑ثا� یک واحد معنادار در حوزۀ نام گذاری جغرافیایی در دوران باستان بوده است. کاربرد این پسوند در مناطقی که تحت تأثیر فرهنگ و زبان آرامی بوده اند ( از جمله میانرودان و غرب ایران ) طبیعی به نظر می رسد. ثبت و تحلیل این گونه عناصر زبانی، نه تنها به غنای تاریخ زبان فارسی کمک می کند، بلکه ابزار ارزشمندی برای باستان شناسان و مورخان در شناسایی و تعیین حدود جغرافیای تاریخی فراهم می آورد. پیشنهاد می شود پژوهش های آینده، با تمرکز بر متون پهلوی و اوستایی، به جست وجوی ردپای بیشتر این پسوند و مشتقات آن بپردازند.
۵. فهرست منابع و مآخذ
( این بخش را باید با منابع واقعی پر کنید. مثال: )
۱. ابن فقیه همدانی، احمد بن محمد. ( ۱۳۴۹ ) . مختصر البلدان. تهران: بنیاد فرهنگ ایران.
۲. گیرشمن، رومن. ( ۱۳۳۶ ) . ایران از آغاز تا اسلام. ترجمه محمد معین. تهران: علمی و فرهنگی.
۳. Mackenzie, D. N. ( 1986 ) . A Concise Pahlavi Dictionary. London: Oxford University Press.
۴. Payne Smith, R. ( 1903 ) . A Compendious Syriac Dictionary. Oxford: Clarendon Press.
مقاله علمی: تحلیل دوگانگی تلفظی و نگارشی قید �ثانیاً� در زبان فارسی: بررسی زمینه های تاریخی و کاربردی
چکیده:
این پژوهش به بررسی دوگانگی موجود در تلفظ و نگارش قید�ثانیاً� در زبان فارسی می پردازد. با وجود آنکه نگارش استاندارد این قید در متون رسمی به صورت �ثانیّاً� ( با تشدید ) است، در گفتمان روزمره و محاوره فارسی، شکل �ثانیا� ( بدون تشدید ) رواج کامل دارد. این مقاله با روش توصیفی - تحلیلی و با استناد به منابع معتبر زبان عربی و فارسی، به تبیین ریشه های این دوگانگی و ارائه راهکارهای عملی برای ساماندهی این مسئله زبانی می پردازد.
کلمات کلیدی: ثانیاً، ثانیا، وام واژه های عربی، قیدهای ترتیبی، زبان فارسی معیار.
۱. مقدمه
زبان فارسی به عنوان زبانی زنده و پویا، همواره در تعامل با سایر زبان ها بوده است. یکی از چالش های پیش روی زبان فارسی، مدیریت وام واژه های عربی است که در طول قرون متمادی وارد این زبان شده اند. قید �ثانیاً� به عنوان یکی از پرکاربردترین قیدهای ترتیبی، نمونه ای جالب توجه از این تعامل زبانی است.
۲. پیشینه تحقیق
بررسی منابع معتبر دستور زبان فارسی و عربی نشان می دهد که تاکنون توجه نظام مندی به این دوگانگی تلفظی - نگارشی نشده است. فرهنگ های لغت معمولاً تنها به شکل استاندارد اشاره کرده اند، بدون آنکه به واقعیت کاربردی زبان در گفتمان روزمره بپردازند.
۳. تحلیل داده ها و یافته ها
۳ - ۱. شکل استاندارد: �ثانیّاً�
•ریشه در زبان عربی از صفت �ثَانٍ� ( دوم )
•ساختار صرفی: ثَانٍ ً = ثَانِیًّا
•تشدید بر روی نون برای حفظ تلفظ اصلی
•کاربرد در متون رسمی، علمی و ادبی
۳ - ۲. شکل محاوره ای: �ثانیا�
•حذف تشدید در تلفظ به دلیل ساده سازی آوایی و معنای اصیل فارسی
•هماهنگی با نظام آوایی فارسی
•رواج کامل در گفتمان روزمره
•کاربرد در متون رسمی و غیر رسمی
• و نقش مهم ثا به معنای واژه فارسی کهن ( پسوند برای زمین و مکان )
• و قرارگرفتن واژه �ثا� در کنار �راد� و �نیا� ( که الف نیا کامل کشیده گفته و شنیده بشه )
• که می شود �ثانیا� بدون تشدید با الف کشیده در تلفظ و �ثاراد�
• که تا حالا همین اسم هم انتخاب شده است
۳ - ۳. زمینه های اجتماعی - زبانی
•شکاف بین زبان معیار و زبان محاوره
•تأثیر محیط های آموزشی بر تثبیت شکل استاندارد
•نقش رسانه ها در اشاعه شکل محاوره ای
۴. بحث و نتیجه گیری
یافته های این پژوهش نشان می دهد که دوگانگی موجود در تلفظ و نگارش�ثانیاً/ثانیا� بازتابی طبیعی از تحول زبانی و تعامل بین زبان معیار و زبان محاوره است. به جای حذف یک شکل به نفع دیگری، پیشنهاد می شود:
۱. رسمیت بخشی به هر دو شکل در بافت های مختلف
۲. کاربرد �ثانیّاً� در متون رسمی و علمی که عربی است و فارسی نیست
۳. کاربرد �ثانیا� با الف کشیده در آخر بدون تشدید ی در کنار �نیا� و �ثاراد� در متون رسمی و محاوره ای برای قدمت فارسی است و اصیل
۴. آموزش هر دو شکل در نظام آموزشی با توضیح کاربرد هر یک
این رویکرد انعطاف پذیر می تواند به کاهش تنش بین زبان معیار و زبان محاوره کمک کرده و پویایی زبان فارسی را حفظ نماید.

مقاله: پسوند مکانی کهن �‑ثا� در اسامی جغرافیایی خاورمیانه: تحلیل تاریخی و زبان شناختی
چکیده:
این مقاله به بررسی پسوند کهن�‑ثا� می پردازد که در اسامی برخی از اماکن جغرافیایی در خاورمیانه و به ویژه در متون تاریخی مرتبط با ایران دیده می شود. با استناد به شواهد تاریخی و زبان شناختی، نشان داده می شود که این پسوند ریشه در زبان های سامی، به ویژه آرامی، داشته و بر مفاهیمی چون �ناحیه�، �زمین� و �قریه� دلالت می کند. این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی و با گردآوری داده ها از متون کهن، در پی اثبات این فرضیه است که �‑ثا� یک نشانه مکانی معنی دار در نام گذاری جغرافیایی دوران باستان بوده است. نمونه های شاخصی چون �بُراتَبا�، �جِبتا� و �مِصراتا� مورد تحلیل قرار خواهند گرفت.
...
[مشاهده متن کامل]

کلمات کلیدی: پسوند مکانی، ثا، زبان های سامی، آرامی، اسامی جغرافیایی، ایران باستان، زبان شناسی تاریخی.
١. مقدمه
مطالعه اسامی مکان ها ( Toponymy ) همچون کلیدی برای درک تاریخ، مهاجرت ها و تعاملات زبانی اقوام کهن عمل می کند. بسیاری از این نام ها دارای عناصر و پسوندهایی هستند که درک معنای آن ها، صفحۀ گم شده ای از تاریخ را ورق می زند. یکی از این عناصر مرموز، پسوند �‑ثا� است که اگرچه امروزه در زبان فارسی فعال نیست، اما ردپای آن در متون تاریخی و نام برخی مناطق، حاکی از کاربرد گستردۀ آن در گذشته است. هدف این مقاله، معرفی، تحلیل ریشه شناختی و تعیین معنای این پسوند بر پایۀ شواهد موجود است.
٢. پیشینۀ پژوهش و روش تحقیق
با جست وجو در منابع زبان شناسی ایرانی و سامی، می توان پی برد که اشاره های پراکنده ای به این پسوند شده است، اما تاکنون پژوهش جامعی برای گردآوری سیستماتیک نمونه ها و تحلیل آن انجام نشده است. این مقاله با روش کتابخانه ای و با جست وجو در متون تاریخی، سفرنامه ها و فرهنگ های جغرافیایی کهن، شواهد مربوط را گردآوری و سپس با استفاده از روش های زبان شناسی تاریخی و تطبیقی مورد تحلیل قرار می دهد.
٣. تحلیل داده ها و یافته ها
٣ - ١. ریشه یابی و معناشناسی
پسوند�‑ثا� در زبان های سمی، به ویژه آرامی ( که زبان رایج دوران باستان در خاورمیانه بود ) ، ریشه دارد. در این زبان ها، این عنصر زبانی به صورت �‑תָא� ( �‑tha� یا �‑ta� ) تلفظ می شده و به معنای �ناحیه�، �زمین�، �منطقه� یا �قریه� ( روستا ) بوده است. این پسوند برای تبدیل یک اسم یا صفت به یک نام مکان به کار می رفته است.
٣ - ٢. شواهد و مصادیق
نمونه های متعددی از کاربرد این پسوند در اسامی جغرافیایی وجود دارد که از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد:
� بُراتَبا ( Barāthā ) : نام منطقه ای تاریخی در نزدیکی بغداد. �بر� در زبان های سامی می تواند به معنای �زمین� یا �ناحیه بیرون شهر� باشد. بنابراین �براثا� به معنای �ناحیۀ بیرون شهر� یا �دشت� است.
� جِبتا ( Jibthā ) : نام روستایی در سوریه یا بین النهرین شمالی. �جب� می تواند مخفف �جبل� به معنای کوه باشد. پس �جبثا� به معنای �منطقه کوهستانی� است.
� مِصراتا ( Mesrāthā ) : این نام احتمالاً به یک �منطقه مصری� یا �ناحیه ای شبیه به مصر� اشاره دارد.
این نمونه ها نشان می دهند که �‑ثا� بر یک محدوده جغرافیایی خاص دلالت دارد و نه یک نقطهٔ واحد.
۴. بحث و نتیجه گیری
یافته های این پژوهش به وضوح نشان می دهد که پسوند�‑ثا� یک واحد معنادار در حوزۀ نام گذاری جغرافیایی در دوران باستان بوده است. کاربرد این پسوند در مناطقی که تحت تأثیر فرهنگ و زبان آرامی بوده اند ( از جمله میانرودان و غرب ایران ) طبیعی به نظر می رسد. ثبت و تحلیل این گونه عناصر زبانی، نه تنها به غنای تاریخ زبان فارسی کمک می کند، بلکه ابزار ارزشمندی برای باستان شناسان و مورخان در شناسایی و تعیین حدود جغرافیای تاریخی فراهم می آورد. پیشنهاد می شود پژوهش های آینده، با تمرکز بر متون پهلوی و اوستایی، به جست وجوی ردپای بیشتر این پسوند و مشتقات آن بپردازند.
۵. فهرست منابع و مآخذ
( این بخش را باید با منابع واقعی پر کنید. مثال: )
۱. ابن فقیه همدانی، احمد بن محمد. ( ۱۳۴۹ ) . مختصر البلدان. تهران: بنیاد فرهنگ ایران.
۲. گیرشمن، رومن. ( ۱۳۳۶ ) . ایران از آغاز تا اسلام. ترجمه محمد معین. تهران: علمی و فرهنگی.
۳. Mackenzie, D. N. ( 1986 ) . A Concise Pahlavi Dictionary. London: Oxford University Press.
۴. Payne Smith, R. ( 1903 ) . A Compendious Syriac Dictionary. Oxford: Clarendon Press.

thanya
به انگلیسی thaniya نوشته میشود
ثا
( پسوند ) این صورت در بعض اسماء امکنه چون مزید مؤخری آمده است و ظاهراً در یکی از زبانهای مجاور ایران معنی ناحیت یا زمین یا قریه یا شهر میداده است. مانند اکشوثا، باحسیثا، باعیناثا، باقسیاثا، براثا، تلقیاثا، توماثا، جبثا، جثا، جواثا، جوثا، حندوثا، خناثا، دبثا، دببثا، شلاثا، طیثثا، قبراثا، قسیاثا، کراثا، کفرتوثا، کفرلاثا، کفرلهثا، مصراثا، معراثا، هلثا، یکشوثا.
...
[مشاهده متن کامل]

نیا
در زبان فارسی به معنی پدربزرگ، جد، پدر پدر و پدر مادر است و به صورت کلی به معنی ** نیای دورتر** به کار می رود. این واژه مترادف کلماتی مانند �جد�، �پدربزرگ�، �سلف�، �نیاکان� و �نیاک� است.
ثانیا
به معنی جد زمین

ثا
پسوندی برای زمین
نیا
به معنی جد و نیا
ثا پسوند زمین
نیا یعنی جد
ثانیا یعنی جد زمین
ثا پسوندی برای زمین که می شود جای زمین را بگیرد و نیا یعنی جد
که ثانیا جد زمین میشود
دوم انکه، دوم اینکه، مترادف های این واژه هستند. در متون کهن گاهی دودیگر که ( ددیگر که ) نیز امده که ان هم با ثانیا هم معنی است
دیگر آن که
دومن

بار دیگر
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)